درباره ما |
کد سؤال: ۱۰۰۶۵ | امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت خاصه »حسنین علیهما السلام »امام حسین (ع) »عاشورا و کربلا | تعداد بازدید: ۸۰۶ |
سؤال كننده: دانشجو
واقعهي عاشورا، غمبار ترين واقعهي تاريخي است كه در اسلام اتفاق افتاد. تا هنوز كه هزار و اندي سالها از اين فاجعهاي عظيم ميگذرد، دلهاي مسلمانان و حتي غير مسلمانان نيز براي مظلوميت شهداي كربلا داغدار و عزادار است. در پاسخ به سؤال شما، چند نكته را ذكر ميكنيم: طبق روايات تاريخي در منابع شيعه واهل سنت، عمر بن سعد در روز عاشورا سر مبارك حضرت سيد الشهدا عليه السلام را از بدن مطهر جدا كرد و به دست خولي و حميد بن مسلم به سوي عبيد الله بن زياد فرستاد. مرحوم سيد بن طاووس مينويسد: «ثُمَ إِنَّ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ بَعَثَ بِرَأْسِ الْحُسَيْنِ عليه السلام فِي ذَلِكَ الْيَوْمِ وَ هُوَ يَوْمُ عَاشُورَاءَ مَعَ خَوَلِيِّ بْنِ يَزِيدَ الْأَصْبَحِيِّ وَ حُمَيْدِ بْنِ مُسْلِمٍ الْأَزْدِيِّ إِلَى عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ زِيَاد.» «پس از آن، عمر بن سعد سر حسين عليه السلام را در آن روز، كه همان روز عاشوراست، همراه خولي بن يزيد اصبحي و حميد بن مسلم ازدي به سوي عبيد الله بن زياد فرستاد.» السيد ابن طاووس، الحسيني، علي بن موسي _متوفاي ۶۶۴ ق_ ، اللهوف في قتلى الطفوف، ص ۸۵ ، ناشر : أنوار الهدى - قم – ايران، چاپخانه : مهر، چاپ : الأولى، سال چاپ : ۱۴۱۷ شيخ مفيد نيز در كتابش، بر اين مطلب تصريح كرده است: «وسرح عمر بن سعد من يومه ذلك - وهو يوم عاشوراء - برأس الحسين عليه السلام مع خولي بن يزيد الأصبحي وحميد بن مسلم الأزدي إلى عبيد الله بن زياد ..» البغدادي، الشيخ المفيد محمد بن محمد بن النعمان، العكبري ، _متوفاي ۴۱۳ ق_ ، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ج ۲، ص ۱۱۳، تحقيق : مؤسسة آل البيت عليهم السلام لتحقيق التراث، ناشر : دار المفيد للطباعة والنشر والتوزيع - بيروت – لبنان، سال چاپ : ۱۴۱۴ - ۱۹۹۳ م بلاذري از علماي تاريخ اهل سنت نيز مينويسد: «وبعث عمر برأس الحسين من يومه مع خولي بن يزيد الأصبحي من حمير، وحميد بن مسلم الأزدي إلى ابن زياد فأقبلا به ليلاً فوجدا باب القصر مغلقاً، فأتى خولي به منزله فوضعه تحت أجانة في منزله، وكان في منزله امرأة يقال لها النوار بنت مالك الحضرمي فقالت له: ما الخبر ؟. قال: جئت بغنى الدهر، هذا رأس الحسين معك في الدار. فقالت: ويلك جاء الناس بالفضة والذهب وجئت برأس ابن بنت رسول الله، والله لا يجمع رأسي ورأسك شيء أبداً.» «عمر بن سعد سر حسين عليه السلام را در روز عاشورا، همراه خولي بن يزيد اصبحي از قبيلهي حمير و حميد بن مسلم ازدي به نزد ابن زياد فرستاد. آنها شبانه به كوفه رسيد ديدند درب قصر بسته بود، خولي سر امام را به منزلش آورد و آن را زير اجاق در منزلش نهاد. همسرش به نام نوار دختر مالك حضرمي به او گفت: چه خبر آورده اي؟ خولي گفت: چيزي آورده ام كه تا هميشه بينياز ميشوي، اين سر حسين است كه در خانهاي تو است. همسرش گفت: واي بر تو، مردم طلا و نقره مياورند؛ اما تو سر فرزند دختر رسول خدا را آورده اي؟ به خدا سوگند ديگر سر من و تو را در يك بستر هيچ چيزي به هم نميرساند.» البلاذري، أحمد بن يحيي بن جابر _متوفاى۲۷۹ ق_، أنساب الأشراف، ج ۱، ص ۴۲۴، طبق برنامه الجامع الكبير. در كتاب «بغية الطلب في تاريخ حلب»، آمده است، همان لحظهاي كه امام حسين عليه السلام به شهادت رسيد، سر مباركش را نزد عبيد الله بن زياد فرستاده شد: «وبعث عمر بن سعد برأس الحسين من ساعته إلى عبيد الله بن زياد مع خولى ابن يزيد الأصبحى .» كمال الدين عمر بن أحمد بن أبي جرادة _متوفاي۶۶۰ ق_، بغية الطلب في تاريخ حلب، ج ۶، ص ۲۶۳۰، تحقيق: د. سهيل زكار، دار النشر: دار الفكر، در اين كه سرهاي مبارك بقيه شهداي كربلا چه زماني از بدن ها جدا شدند، اقوال مختلف است و در اين باره دو گزارش نقل شده است. بلاذري تصريح دارد كه در روز يازدهم سرهاي شهدا بريده شد و پس از اين كه عمر بن سعد و همراهانش اهل بيت عليهم السلام را به سوي كوفه حركت دادند، سرها را نيز روي نيزه ها زدند و با خود بردند: «واقام عمر بن سعد يومه والغد، ثم أمر حميد بن بكير الأحمري، فنادى في الناس بالرحيل إلى الكوفة، وحمل معه أخوات الحسين وبناته ومن كان معه من الصبيان، وعلي بن الحسين الصغير مريض، فلطمن النسوة، وصحن حين مررن بالحسين، وجعلت زينب بنت علي تقول: يا محمداه صلى عليك ملك السما. هذا حسين بالعرا، مزمّلٌ بالدما، مقطع الأعضا. يا محمداه، وبناتك سبايا وذريتك مقتلةٌ تسفي عليها الصّبا. فأبكت كل عدو وولي واحتزت رؤوس القتلى.» «عمر بن سعد روز عاشورا و فرداي آن، در كربلا ماند. پس از آن به حميد بن بكير احمري دستور داد كه مردم آمادهاي رفتن به كوفه باشند. عمر بن سعد خواهران، دختران، كودكان، علي بن الحسين [برادر كوچك تر حضرت علي اكبر = امام سجاد عليه السلام] كه مريض بود را همراه خود برد. هنگامي كه اهل بيت به قتلگاه رسيدند، زنان به سر و سينه ميزدند و فرياد كردند و حضرت زينب دختر امير المؤمنين عليه السلام ميگفت: اي محمد! [جد بزرگوار] فرشتگان آسمان بر شما درود فرستد، اين حسين تواست كه عريان در خون طپيده و اعضايش بريده شده است. اي محمد! دخترانت اسير شدند و ذريهي تو كشته شدند كه نسيم باد صبا بر بدن آنها مي وزد. راوي ميگويد: تمام دشمنان و دوستان به گريه در آمدند. و [در همان روز] سرهاي شهدا را بريدند.» البلاذري، أحمد بن يحيي بن جابر _متوفاى۲۷۹ ق_، أنساب الأشراف، ج ۱، ص ۴۲۴، طبق برنامه الجامع الكبير. دينوري حركت كاروان و به نيزه زدن سرهاي شهدا را دو روز بعد از واقعهي عاشورا ميداند: «وبعث عمر بن سعد برأس الحسين من ساعته إلى عبيدالله بن زياد مع خولي ابن يزيد الأصبحي . وأقام عمر بن سعد بكربلاء بعد مقتل الحسين يومين، ثم آذن في الناس بالرحيل ، وحملت الرؤوس على أطراف الرماح،وكانت اثنين وسبعين رأسا.» «عمر بن سعد سر مطهر امام حسين عليه السلام را همان لحظه توسط خولي بن يزيد اصبحي براي عبيد الله بن زياد فرستاد. عمر بن سعد دو روز بعد از شهادت امام حسين عليه السلام در كربلا ماند و سپس دستور حركت داد و سرهاي شهدا را به نيزه زدند و تعداد آنها هفتاد و دو سر بود.» الدينوري، أحمد بن داود _متوفاي ۲۸۲ق_، الأخبار الطوال، ج ۱، ص ۳۸۳، تحقيق : د.عصام محمد الحاج علي، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت/لبنان، الطبعة : الأولى، ۱۴۲۱هـ-۲۰۰۱م. نقل ديگر اين است كه سرهاي شهدا در روز عاشورا از بدنهاي مطهر جدا شد و در همان روز توسط سه نفر به سوي كوفه فرستاده شد. به نقل سيد بن طاووس، به دستور عمر بن سعد روز عاشورا سرهاي شهدا بريده و به دست شمر و قيس بن اشعث و عمرو بن حجاج به كوفه فرستاده شد: «ثُمَّ إِنَّ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ بَعَثَ بِرَأْسِ الْحُسَيْنِ عليه السلام فِي ذَلِكَ الْيَوْمِ وَ هُوَ يَوْمُ عَاشُورَاءَ مَعَ خَوَلِيِّ بْنِ يَزِيدَ الْأَصْبَحِيِّ وَ حُمَيْدِ بْنِ مُسْلِمٍ الْأَزْدِيِّ إِلَى عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ زِيَادٍ وَ أَمَرَ بِرُءُوسِ الْبَاقِينَ مِنْ أَصْحَابِهِ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ فَنُظِّفَتْ وَ سُرِّحَ بِهَا مَعَ شِمْرِ بْنِ ذِي الْجَوْشَنِ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ قَيْسِ بْنِ الْأَشْعَثِ وَ عَمْرِو بْنِ الْحَجَّاجِ فَأَقْبَلُوا حَتَّى قَدِمُوا بِهَا إِلَى الْكُوفَةِ وَ أَقَامَ بَقِيَّةَ يَوْمِهِ وَ الْيَوْمَ الثَّانِيَ إِلَى زَوَالِ الشَّمْس.» «عمر سعد در روز عاشورا سر بريده امام حسين عليه السّلام را به خولى بن يزيد اصبحى و حميد بن مسلم ازدى داد تا آنها آن را نزد ابن زياد ببرند، سپس دستور داد سر از بدن ساير شهيدان جدا نمودند و آن سرها را به همراه شمر بن ذى الجوشن، و قيس بن اشعث، و عمرو بن حجّاج به سوى ابن زياد فرستاد، آنها سرها را به كوفه آوردند. عمر سعد در روز عاشورا و روز بعد تا ظهر، در كربلا ماند.» السيد ابن طاووس، الحسيني، علي بن موسي _متوفاي ۶۶۴ ق_ ، اللهوف في قتلى الطفوف، ص ۸۵ ، ناشر : أنوار الهدى - قم – ايران، چاپخانه : مهر، چاپ : الأولى، سال چاپ : ۱۴۱۷ علامه مجلسي نيز از محمد بن ابي طالب، اين قول را نقل كرده است: «وقال محمد بن أبي طالب : ثم إن عمر بن سعد سرح برأس الحسين عليه السلام يوم عاشورا مع خولي بن يزيد الأصبحي ، وحميد بن مسلم إلى ابن زياد ثم أمر برؤوس الباقين من أهله بيته وأصحابه فقطعت وسرح بها مع شمر بن ذي الجوشن إلى الكوفة وأقام ابن سعد يومه ذلك وغده إلى الزوال فجمع قتلاه فصلى عليهم ودفنهم ، وترك الحسين وأصحابه منبوذين بالعراء ، ...» «عمر سعد در روز عاشورا سر بريده امام حسين عليه السّلام را توسط خولى بن يزيد اصبحى و حميد بن مسلم ازدى براي ابن زياد فرستاد، سپس دستور داد سر از بدن ساير شهيدان جدا نمودند و آن سرها را به همراه شمر بن ذى الجوشن، و قيس بن اشعث، و عمرو بن حجّاج به كوفه فرستاد. عمر سعد در روز عاشورا و روز بعد تا ظهر، در كربلا ماند سپس بر كشته هاي خودشان (لشكر يزيديان) نماز خواند و دفن شان كرد؛ اما امام حسين عليه السلام و اصحاب شان را در بيابان رها كردند...» المجلسي، محمد باقر _متوفاى۱۱۱۱ ق_، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج ۴۵، ص ۶۲، تحقيق: محمد الباقر البهبودي، ناشر: مؤسسة الوفاء - بيروت - لبنان، الطبعة: الثانية المصححة، ۱۴۰۳هـ - ۱۹۸۳م. ابن كثير نيز پس از ذكر اين مطلب كه خولي سر امام حسين عليه السلام را در خانه اش آورد، و فرداي آن روز نزد عبيد الله بن زياد برد، تصريح ميكند كه بنا بر قول مشهور، سرهاي بقيه شهدا نيز همراه سر امام بوده است: «فلما أصبح غدا به إلى ابن زياد فأحضره بين يديه ويقال إنه كان معه رؤس بقية أصحابه وهو المشهور ومجموعها اثنان وسبعون رأسا وذلك أنه ما قتل قتيل إلا احتزوا رأسه وحملوه إلى ابن زياد ثم بعث بها ابن زياد إلى يزيد بن معاوية إلى الشام.» «صبحگاه، سر مطهر امام عليه السلام را نزد ابن زياد برد و در جلوي او گذاشت. گفته ميشود كه سر مطهر امام، همراه بقيهي سرهاي اصحاب ايشان، بوده است و اين قول مشهور است. تعداد سرهاي مطهر شهدا، هفتاد و دو سر بوده است. دليلش اين است كه سرهاي همه شهدا را بريدند [و كشتهي ديگري نبود] و نزد ابن زياد فرستادند. ابن زياد نيز سرها را به سوي شام نزد يزيد بن معاويه فرستاد.» ابن كثير الدمشقي، ابوالفداء إسماعيل بن عمر القرشي _متوفاى۷۷۴ ق_، البداية والنهاية، ج ۸، ص ۱۹۰، ناشر: مكتبة المعارف – بيروت. در باره اين مطلب كه سپاه عمر بن سعد، سرهاي چند تن از شهداي كربلا را بريده اند، و تعداد سرهاي بريده شده چه قدر بوده، اختلاف است. طبق برخي گزارشها، ۷۸ سر از بدنهاي مطهر شهداي كربلا و اصحاب امام حسين عليه السلام بريده شده است. سيد بن طاووس مينويسد: «وَ رُوِيَ أَنَّ رُءُوسَ أَصْحَابِ الْحُسَيْنِ عليه السلام كَانَتْ ثَمَانِيَةً وَ سَبْعِينَ رَأْساً فَاقْتَسَمَتْهَا الْقَبَائِلُ لِتَقْرُبَ بِذَلِكَ إِلَى عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ زِيَادٍ وَ إِلَى يَزِيدَ بْنِ مُعَاوِيَةَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَجَاءَتْ كِنْدَةُ بِثَلَاثَةَ عَشَرَ رَأْساً وَ صَاحِبُهُمْ قَيْسُ بْنُ الْأَشْعَثِ وَ جَاءَتْ هَوَازِنُ بِاثْنَيْ عَشَرَ رَأْساً وَ صَاحِبُهُمْ شِمْرُ بْنُ ذِي الْجَوْشَنِ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَ جَاءَتْ تَمِيمٌ بِسَبْعَةَ عَشَرَ رَأْساً وَ جَاءَتْ بَنُو أَسَدٍ بِسِتَّةَ عَشَرَ رَأْساً وَ جَاءَتْ مَذْحِجُ بِسَبْعَةِ رُءُوسٍ وَ جَاءَ بَاقِي النَّاسِ بِثَلَاثَةَ عَشَرَ رَأْساً.» «روايت شده است: كه سرهاى ياران حسين عليه السلام هفتاد و هشت سر بود كه قبائل عرب به منظور تقرّب به در بار عبيد اللَّه بن زياد و يزيد بن معويه (خدا لعنتشان كند) ميان خود قسمت كردند قبيلهي كنده با سيزده سر بريده آمد كه رئيسشان قيس بن اشعث بود. هوازن با دوازده سر به رياست شمر بن ذى الجوشن خدا لعنتشان كند. قبيلهي تميم با هفده سر و بنى اسد با شانزده سر و مذحج با هفت سر و بقيّه سپاه هم با سيزده سر.» السيد ابن طاووس، الحسيني، علي بن موسي _متوفاي ۶۶۴ ق_ ، اللهوف في قتلى الطفوف، ص ۸۵ ، ناشر : أنوار الهدى - قم – ايران، چاپخانه : مهر، چاپ : الأولى، سال چاپ : ۱۴۱۷ علامه مجلسي نيز از قول «محمد بن ابي طالب» اين قول را نقل كرده است: «وقال محمد بن أبي طالب : وروي أن رؤس أصحاب الحسين وأهل بيته كانت ثمانية وسبعين رأسا واقتسمتها القبائل ليتقربوا بذلك إلى عبيد الله وإلى يزيد.» العلامة المجلسي، بحار الأنوار، ج ۴۵ ص ۶۲ طبق گزارشهاي ديگر ۷۲ سر از بدنهاي مطهر جدا به نزد ابن زياد فرستاده شد. مرحوم شيخ طبرسي در كتاب اعلام الوري، مينويسد: «وأمر برؤوس الباقين فقطعت وكانت اثنين وسبعين رأسا ...» «عمر بن سعد دستور داد سرهاي بقيه اصحاب را قطع كردند كه تعداد شان هفتاد و دو سر بود.» الطبرسي، أبي علي الفضل بن الحسن _متوفاى۵۴۸ ق_، إعلام الورى بأعلام الهدى، ج ،۱ ص ۴۷۰، تحقيق و نشر: تحقيق مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث ـ قم، الطبعة : الأولى، ۱۴۱۷هـ . ابن حاتم عاملي نيز همين سخن را گفته است: «وأمر برؤوس الباقين من أصحابه وأهل بيته فقطعت، فكانت اثنين وسبعين رأسا. ...» العاملي، الشيخ جمال الدين يوسف بن حاتم بن فوز _متوفاي۶۶۴ ق_، الدر النظيم. ص ۵۵۹، ناشر: مؤسسة النشر الاسلامي التابعة لجماعة المدرسين، قم المشرفة. بيتا. مورخان اهل سنت نيز همين قول را گزارش كرده اند. بلاذري مينويسد: «فحمل إلى ابن زياد اثنان وسبعون رأساً مع شمر بن ذي الجوشن، وقيس بن الأشعث وعمرو بن الحجاج الزبيدي، وعزرة بن قيس الأحمسي من بجيلة، فقدموا بالرؤوس على ابن زياد.» «هفتاد و دو سر را همراه شمر بن ذي الجوشن، قيس بن اشعث، عمرو بن حجاج زبيدي وعزرة بن قيس احمسي از قبيلهاي بجيله، به سوي ابن زياد بردند.» أنساب الأشراف، ج ۱، ص ۴۲۴ بدر الدين عيني در كتاب «عمدة القاري شرح صحيح البخاري»، نيز مينويسد: «وكانت الرؤوس اثنين وسبعين رأساً.» «سرهاي شهدا، هفتاد و دو سر بوده است.» العيني الحنفي، بدر الدين محمود بن أحمد _متوفاي ۸۵۵ ق_، عمدة القاري شرح صحيح البخاري، ج ۱۶، ص ۲۴۱، ناشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت. صاحب بغية الطلب نيز مينويسد: «وحملت الرؤوس على أطراف الرماح وكانت اثنين وسبعين رأسا.» «سرها را بر سر نيزه ها زدند و تعداد آن هفتاد و دو سر بود.» بغية الطلب في تاريخ حلب، ج ۶، ص ۲۶۳۰. اولا: سر مطهر امام حسين عليه السلام در روز عاشورا نزد ابن زياد فرستاده شد و همهي مورخان اين مطلب را قطعي ميدانند. ثانيا: در اين كه سرهاي بقيهي شهداي كربلا را چه زماني به كوفه فرستادند، دو قول نقل شده است. طبق يك نقل، در روز عاشورا و بنا به نقل ديگر، روز يازدهم عمر بن سعد سرهاي مطهر را همراه اهل بيت با خود بردند. ثالثا: در تعداد سرهاي بريده شده نيز اختلاف است ولي تعداد هفتاد و دو سر، قطعي است.
*موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) |