درباره ما

آیا کتاب الامامه و السیاسه برای ابن قتیبه دینوری است ؟
کد سؤال: ۱۰۲۵۰اعلام و تراجم
تعداد بازدید: ۸۵۳
آیا کتاب الامامه و السیاسه برای ابن قتیبه دینوری است ؟

سؤال كننده : مسعود صادقي

طرح شبهه :

كتاب «الامامه و السياسه» تأليف ابن قتيبه دينوري نمي باشد و محققان در انتساب آن به ابن قتيبه دينوري ترديد دارند. انتساب اين كتاب به ايشان از جانب محققان مستشرق و مسلمان مورد نقد قرار گرفته و كسي آن را معتبر نمي داند.

دليل عمده محققان آن است كه هيچ يك از نام كتاب الامامه والسياسه را ذكر در فهرست آثار وي ذكر نكرده اند.

«دوزي DOZY معتقد است كه «الامامه و السياسه» نه قديمي است و نه صحيح؛ زيرا حاوي اشتباهات تاريخي وروايات خيالي و غير معقول است. از اين رو انتساب چنين تصنيف ضعيفي به ابن قتيبه ممكن نيست.

نقد و بررسي:

اصل روايت ابن قتيبه:

قال وإن أبا بكر رضي الله عنه تفقد قوما تخلفوا عن بيعته عند علي كرم الله وجهه فبعث إليهم عمر فجاء فناداهم وهم في دار علي فأبوا أن يخرجوا فدعا بالحطب وقال والذي نفس عمر بيده لتخرجن أو لأحرقنها علي من فيها فقيل له يا أبا حفص إن فيها فاطمة فقال وإن فخرجوا فبايعوا إلا عليا فإنه زعم أنه قال حلفت أن لا أخرج ولا أضع ثوبي علي عاتقي حتي أجمع القرآن فوقفت فاطمة رضي الله عنها علي بابها فقالت لا عهد لي بقوم حضروا أسوأ محضر منكم تركتم رسول الله صلي الله عليه وسلم جنازة بين أيدينا وقطعتم أمركم بينكم لم تستأمرونا ولم تزدوا لنا حقا.

الدينوري، أبو محمد عبد الله بن مسلم ابن قتيبة (متوفاي۲۷۶هـ)، الإمامة والسياسة، ج ۱، ص ۱۶، تحقيق: خليل المنصور، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت - ۱۴۱۸هـ - ۱۹۹۷م، با تحقيق شيري، ج۱، ص۳۰، و با تحقيق، زيني، ج۱، ص۱۹.

يكي از شبهاتي كه وهابي ها مطرح مي كنند كه در واقع با مطرح كردن آن مي خواهند از واقعيت هاي مطرح شده در اين كتاب فراركنند، اين است كه مي گويند، كتاب الإمامة والسياسة، نوشته ابن قتيبه دينوري نيست.

از آن جايي كه ابن قتبيه دينوري، متوفاي ۲۷۶ هـ، از دانشمندان بنام و از بزرگان و فحول اهل سنت در ادبيات، تاريخ، فقه، حديث، علوم قرآن و... به شمار مي آيد و وهابي ها نمي توانند در وثاقت و شخصيت خود او ترديد كنند، تلاش مي كنند كه حتي الإمكان انتساب كتاب الإمامه والسياسه را به ايشان مخدوش و آن را از درجه اعتبار ساقط نمايند.

بنابراين، تحقيق و پاسخي هر چند مختصر بر اين تلاش هاي غير علمي را بر خود لازم مي دانيم:

اولاً: اين كتاب بارها با نام مؤلف آن «ابن قتيبه دينوري» در مصر و ساير كشورها چاپ شده و حتي چندين نسخه خطي از اين كتاب در سراسر دنيا؛ از جمله در كتابخانه هاي مصر، پاريس، لندن، تركيه و هند موجود است؛

ثانياً: تا زماني كه عالمان اسلامي وجود دارند، استناد به كلمات مستشرقاني همچون دوزي و... دور از شأن يك محقق اسلامي است، و اصولا در صحت انتساب و عدم آن چه نيازي به بيگانگان است؟ و چرا بايد سراغ مستشترقيني رفت كه در بسياري از موارد وجود پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم را نيز انكار كرده اند؟. معلوم مي شود دست دوستان اهل سنت از دليل كوتاه شده است كه به دامن مستشرقان پناه برده اند؛

ثالثاًً: بسياري از عالمان اهل سنت؛ حتي از علماء و بزرگان معاصر آن ها، به تأليف اين كتاب و صحت انتساب آن به «ابن قتيبه» تصريح داشته و در نقل روايات تاريخي به آن استناد كرده اند، كه به اختصار به اسامي چند تن اشاره مي كنيم:

۱. ابن حجر هيثمي در كتاب تطهير الجنان و اللسان.

ابن حجر الهيثمي، أبو العباس أحمد بن محمد بن علي (متوفاي۹۷۳هـ)، تطهير الجنان و اللسان، ص۷۲.

۲. ابن عربي مالكي، در كتاب العواصم من القواصم ضمن نقل مطالبي از اين كتاب به صحت انتساب آن به «ابن قتيبه» تصريح دارد.

إبن العربي، محمد بن عبد الله أبو بكر (متوفاي۵۴۳هـ)، العواصم من القواصم في تحقيق مواقف الصحابة بعد وفاة النبي صلي الله عليه وسلم، ج ۱، ص ۲۶۱، تحقيق: محب الدين الخطيب - ومحمود مهدي الاستانبولي، ناشر: دار الجيل - لبنان - بيروت، الطبعة: الثانية، ۱۴۰۷هـ - ۱۹۸۷م.

۳. نجم الدين عمر بن محمد مكي مشهور به «ابن فهد» در كتاب اتحاف الوري باخبار امّ القري در ذكر حوادث سال ۹۳هـ، مي نويسد:

و قال ابومحمد عبدالله بن مسلم ابن قتيبة في كتاب الامامة و السياسة....

ابن فهد، نجم الدين عمر بن محمد مكي، اتحاف الوري باخبار ام القري، حوادث سال ۹۳ هـ ق.

و سپس حكايت دستگيري «سعيد بن جبير» را به نقل از آن كتاب ذكر مي كند.

۴. قاضي ابوعبدالله تنوزي معروف به «ابن شباط» در كتاب الصلة السمطيه.

التنوزي، أبو عبد الله، الصلة السمطيه، فصل دوم، باب ۳۴.

۵. تقي الدين فاسي مكي در كتاب العقد الثمين.

فاسي المكي، تقي الدين، العقد الثمين، ج۶، ص۷۲.

۶. يوسف إليان سركيس در كتاب معجم المطبوعات العربية ضمن ارائه شرح زندگي «ابن قتيبه» از كتاب او نام برده است:

۲ الإمامة والسياسة ابتدأ فيه بذكر فضل أبي بكر وعمر. مط النيل ۱۳۲۲ جزء ۲ بتصحيح محمد محمود الرافعي مصر ۱۳۲۷ ص ۳۹۵ مط الفتوح الأدبية جزء ۲ ۱۳۳۱ ص ۱۸۱ و ۱۸۴.

سركيس، يوسف اليان (متوفاي۱۳۵۱هـ)، معجم المطبوعات العربية، ج۱، ص۲۱۱، ناشر: مكتبة آية الله المرعشي النجفي ـ قم، ۱۴۱۱هـ.

۷. فريد وجدي در كتاب دايرة المعارف القرن العشرين مي نويسد:

اورد العلامة الدينوري في كتابه الامامة و السياسة....

وجدي، فريد، دايرة المعارف القرن العشرين، ج۲، ص۷۵۴.

و باز در جايي ديگر مي نويسد:

... كتاب الامامة و السياسة لابي محمد عبدالله بن مسلم الدينوري المتوفي سنة ۲۷۰ هـ.

همان، ص۷۴۹.

۸. دكتر احمد زكي صفوت نويسنده شهير معاصر و استاد زبان عربي در دانشگاه مصر در كتاب جمهرة خطب العرب، در چندين جا مطالبي را از كتاب الإمامة و السياسة نقل و آن را به ابن قتيبه نسبت مي دهد.

وزاد ابن قتيبة في الامامة والسياسة: والله يا أهل العراق ما أظن هؤلاء القوم من أهل الشأم إلا ظاهرين عليكم.

صفوت، أحمد زكي، جمهرة خطب العرب، ج ۱، ص ۴۲۲، ناشر: المكتبة العلمية - بيروت.

وزاد ابن قتيبة في الإمامة والسياسة: فرق الله بيني وبينكم وأعقبني بكم من خير لي منكم وأعقبكم

جمهرة خطب العرب، ج ۱، ص ۴۲۶.

نص آخر لخطبة طارق. وروي ابن قتيبة هذه الخطبة في الإمامة والسياسة بصورة أخري.

جمهرة خطب العرب، ج ۲، ص ۳۱۶.

آيا تصريح اين همه از علما و بزرگان اهل سنت بر انتساب اين كتاب به ابن قتيبه كفايت نمي كند؟

رابعاَ: عده اي از بزرگان اهل سنت علي رغم قبول صحت انتساب اين كتاب به « ابن قتيبه » و تأييد حقايق تلخ و ناگواري كه در آن از تاريخ صدر اسلام نقل شده، بر او ايراد گرفته اند كه چرا وي به وظيفه پرده پوشي و سانسور حقايق و تحريف تاريخ عمل نكرده است! آن ها اظهار داشته اند كه او نيز همچون ديگران مي بايست از نقل اين حقايق خودداري مي كرد!!

ابن عربي در كتاب العواصم من القواصم اظهار مي دارد:

ومن اشد شيء علي الناس جاهل عاقل أو مبتدع محتال فأما الجاهل فهو ابن قتيبة فلم يبق ولم يذر للصحابة رسما في كتاب الامامة والسياسة ان صح عنه جميع ما فيه

از جمله سخت ترين و ناگوارترين امور در جامعه يكي انديشمند ناآگاه و ديگري بدعت گذار حيله گر است؛ اما انديشمند ناآگاه همچون ابن قتيبه است كه در كتاب «الامامة و السياسة» رسم [پرده پوشي ] را در باره صحابه مراعات نكرده؛ اگر نسبت تمام مطالب اين كتاب به او صحيح باشد (در انتساب اصل كتاب به او ترديدي نيست ؛ ولي در صحت همه مطالب تشكيك مي كند) .

إبن العربي، محمد بن عبد الله أبو بكر (متوفاي۵۴۳هـ)، العواصم من القواصم في تحقيق مواقف الصحابة بعد وفاة النبي صلي الله عليه وسلم، ج ۱، ص ۲۶۱، تحقيق: محب الدين الخطيب - ومحمود مهدي الاستانبولي، ناشر: دار الجيل - لبنان - بيروت، الطبعة: الثانية، ۱۴۰۷هـ - ۱۹۸۷م.

اگر هيچ دليل ديگري بر انتساب كتاب به ابن قتيبه وجود نداشت، جز همين سخن ابن عربي، براي اهل حق كفايت مي كرد؛ چرا كه اين اعتراف افزون بر آن كه انتساب كتاب را ثابت مي كند، انگيزه اهل سنت از اين همه تلاش را بر انكار انتساب آن نيز به خوبي روشن مي سازد.

اهل سنت معتقدند كه بر مورخان و محدثان واجب است تا در هنگام مواجهه با اخبار مربوط به رفتارهاي سوء صحابه سكوت، پوشيده داشتن و پرده پوشي كنند .

هنگامي كه خودداري از نقل مشاجرات صحابه واجب باشد، اجتناب از نقل ستم ها و تعديات و صدماتي كه به حضرت علي (عليه السلام) و فاطمه اطهر (عليها السلام) و ساير اهل بيت (عليهم السلام) روا داشته اند در نزد آن ها به طريق اولي وجوبش شديدترخواهد بود.

جالب اين است كه جناب مولوي عبدالحميد اسماعيل زهي، امام جمعه اهل سنت زاهدان نيز در مصاحبه خويش متذكر مي شود:

ما موظف به حفظ حرمت صحابه هستيم. ما نمي گوييم كه صحابه معصومند و گناه نمي كنند؛ اما نبايد به جاي يادآوري خوبي ها و اعمال صواب آن ها، متذكر خطاهايشان باشيم....

نشريه نداي اسلام، حوزه علميه دارالعلوم زاهدان، سال اول، شماره۴، ص۱۱.

نتيجه:

به اعتراف بزرگان اهل سنت، كتاب الإمامة والسياسة، نوشته ابن قتيبه دينوري است و انگيزه اهل سنت از انكار آن، پنهان ماندن حقايقي است كه ابن قتيبه بي پرده آن ها را بيان كرده است.

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)

* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

بازگشت