درباره ما |
کد سؤال: ۱۰۲۵۷ | امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت عامه »امامت عامه در قرآن » آیه تطهیر | تعداد بازدید: ۹۲۵ |
سئوال كننده: ناصر خوشنويس توضيح سئوال: با توجّه به اين كه آيه تطهير بر اساس روايات اهل بيت عليهم السّلام شامل پنج تن مي شود و غير از آنها را شامل نمي شود و رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم نيز در باره سلمان فارسي در روايتي مي فرمايد: «سلمان منّا اهل البيت» حال چگونه سلمان فارسي را مي توان جزو آن بزرگواران دانست؟ پاسخ: قبل از پاسخ به موضوع مورد سئوال بايد مطالبي را به عنوان مقدمه مطرح كنيم: اهل البيت در لغت معناي أهل البيت در لغت و در عرف با توجّه به مضاف اليه آن معلوم مي شود: مثلاً: أهل القريه يعني: ساكنين و اهالي آن روستا و أهل الشئ يعني: صاحب و مالك آن چيز و أهل الكتاب يعني: پيروان و قرائت كنندگان آن كتاب و أهل الرجل يعني: خانواده و نزديكان آن شخص . ر . ك . القاموس المحيط مجد الدين فيروزآبادي ج ۱ ص ۳۳۱ مادة أهل مؤسسة الرسالة بيروت ـ لسان العرب ابن منظور ج ۱۱ ص ۲۸ - ۲۹ مادة أهل أدب الحوزة قم ـ مفردات الراغب ص ۲۹ ماده أهل المكتبة المرتضوية . و آن جا كه خداوند متعال مي فرمايد: «وأمر أهلك بالصلاة».(طه/۱۳۲) يعني : نزديكان و هر آن كس كه در نسبت فاميلي به تو ارتباط دارد. و نيز آنجا كه خداوند خطاب به حضرت نوح اشاره به فرزند او نموده و مي فرمايد: «يا نوح إنه ليس من أهلك».(هود/۴۶) در حالي كه از حيث نسب فرزند حضرت نوح بود ولي خداوند در اين آيه اراده فرموده كه بفرمايد: اي نوح او از نظر دين و آيين هم مسلك و همراه با تو نيست. كلمه «آل» در أصل أهل بوده كه هاء به همزه تبديل شده و «أأل» گشته و چون توالي دو همزه شده همزه دوم به ألف تبديل شده و در نتيجه آل شده است. لذا وقتي گفته مي شود: «آل الله و آل الرسول» يعني: أولياء خداوند و رسول او كه اهل بيت او هستند.( ر . ك . لسان العرب ج ۱۱ ص ۲۸ و ۲۹ ماده أهل) امّا اهل البيت به تبعيت از نصوص ديني بين مسلمانان در آل و عترت نبي اكرم صلي الله عليه وآله وسلم متعارف گرديده. و اينان همان گونه كه در حديث كساء و غير آن آمده: رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم و امير المؤمنين عليه السّلام و حضرت زهراء و امام حسن و امام حسين عليهم السلام هستند يعني همان ها كه آية تطهير در شأنشان نازل گرديده است مي باشند: «إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيرا». (احزاب/۳۳) وعترت هم همان أهل بيت عليهم السلام مي باشند كه ابن منظور با استناد به حديث نبوي «إني تارك فيكم الثقلين: كتاب الله وعترتي أهل بيتي» به همين معنا تصريح نموده و گفته است: « فجعل العترة أهل البيت [عليهم السلام]» لسان العرب ابن منظور ج ۴ ص ۵۳۸ . نكته ديگر؛ اين كه فرق است بين اهل يك شخص و اهل بيت يك شخص. اهل بيت يك شخص در اصل يعني: كساني كه دور او در يك خانه جمعند و با او نسبت فاميلي دارند. فأهل الرجل في الأصل من يجمعه وإياهم مسكن واحد ... پس اهل يك شخص در اصل به كساني گويند كه دور او جمعند و با هم در يك مسكن واحد زندگي مي كنند گويند. مفردات غريب القرآن، راغب الأصفهاني، ص ۲۹. امّا به طور مجاز در لغت به زن و همسر يك شخص نيز اهل گفته مي شود. من المجاز : الأهل للرجل : زوجته. از روي مجاز زن يك شخص را اهل او گويند. تاج العروس، زبيدي، ج ۱۴، ص ۳۶ . اهل البيت در اصطلاح أهل البيت در اصطلاح كتاب و سنّت معناي خاصي دارد و مراد از آن: رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم و امير المؤمنين علي عليه السّلام و حضرت فاطمة زهراء وسيدا شباب أهل الجنه امام حسن و امام حسين عليهم السلام هستند كه نه فرزند معصوم از إمام حسين عليهم السلام نيز به آنها ملحق مي شوند و در حقيقت اينان نزديك ترين مردم به رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم از حيث علم و آگاهي به دين و سنت و آيين و روش آن حضرت هستند. روايات صحيحة فراواني از رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم از شيعه وسنّي رسيده كه در آنها به اسامي اهل بيت تصريح شده و آنها را دوازده نفر كه همه از قريش هستند دانسته كه جز با تطبيق آن با اين بزرگواران كه گفته شد امكان ندارد. از أم سلمة روايت شده زماني كه اين آيه نازل شد:«إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيرا» رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم به دنبال امير المؤمنين عليه السّلام و حضرت فاطمة و حسن و حسين عليهم السلام فرستاد و چون آمدند فرمود: «هؤلاء أهل بيتي» المستدرك علي الصحيحينج ۳ ۱۵۸ رقم ۴۷۰۵ ـ سنن الكبري بيهقي ج ۷ ص ۶۳ ـ ترجمة الإمام علي عليه السلام من تاريخ مدينة دمشق ج ۲ صفحات ۱۶۳ - ۱۶۴ - ۶۴۲ ـ شواهد التنزيل لقواعد التفضيل الحاكم الحسكاني ج ۲ صفحات ۶۱ - ۶۸۲ - ۶۸۴ ـ مجمع إحياء الثقافة الإسلامية ط ۱ ـ عمدة عيون صحاح الأخبار في مناقب إمام الأبرار ابن البطريقصفحات ۴۰ - ۲۳ مؤسسة النشر الإسلامي قم . وعن عائشة قالت : كان أحب الرجال إلي رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم - تعني الإمام عليا عليه السلام - لقد رأيته وقد أدخله تحت ثوبه وفاطمة وحسنا وحسينا ثم قال: اللهم هؤلاء أهل بيتي. از عايشه روايت شده كه مي گويد: رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم از ميان مردان [حضرت] علي [عليه السلام ] را از همه بيشتر دوست مي داشت. و حضرت را ديدم كه او را به همراه فاطمه و حسن و حسين داخل ثياب و پارچه اي نمود و فرمود: اللهم هؤلاء أهل بيتي. ترجمة الإمام علي عليه السلام من تاريخ مدينة دمشق ج ۲ صفحات ۱۶۳ - ۱۶۴ - ۶۴۲ ـ وشواهد التنزيل لقواعد التفضيل حاكم حسكاني ج ۲ صفحات ۶۱ - ۶۸۲ - ۶۸۴ مجمع إحياء الثقافة الإسلامية ط ۱ ـ وعمدة عيون صحاح الأخبار في مناقب إمام الأبرار ابن البطريق صفحات ۴۰ - ۲۳ مؤسسة النشر الإسلامي قم . وعن الإمام علي عليه السلام أنه عندما نزلت آية التطهير قال: فقال رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم: يا علي هذه الآية نزلت فيك وفي سبطي والأئمة من ولدك. از امير المؤمنين عليه السّلام روايت شده كه چون آيه تطهير نازل شد رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم فرمود: يا علي اين آيه در باره تو و دو فرزندم (حسن و حسين) و امامان از فرزندان تو نازل شده است. كفاية الأثر في النص علي الأئمة الاثني عشر - أبو القاسم الخزاز الرازي : ۱۵۶ مؤسسة النشر الإسلامي - قم . أهل البيت در آيه تطهير چه كساني هستند؟ در مصادر حديث و تفسيري فراواني تأكيد شده است كه مراد از اهل البيت در آيه تطهير كه خداوند سبحان مي فرمايد: «إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيرا».(احزاب/۳۳). رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم و علي بن أبي طالب و فاطمه الزهراء و دو فرزندانشان حسن و حسين صلوات الله عليهم أجمعين هستند. مسلم در صحيح خود با إسناد به عائشة آورده است: قالت : خرج النبي صلي الله عليه وآله وسلم غداة وعليه مرط مرجل من شعر أسود فجاء الحسن بن علي فأدخله ثم جاء الحسين فدخل معه ثم جاءت فاطمة فأدخلها ثم جاء علي فأدخله ثم قال: «إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيرا» رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم خارج شد در حالي كه بر دوشش پارچه اي سياه از موي شتر داشت. حسن بن علي و حسين بن علي و بعد از آن فاطمة و بعد از آنها علي وارد شده و همگي به زير آن پارچه داخل شدند و در اين حال بود كه رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم فرمود: «إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيرا» صحيح مسلم كتاب فضائل الصحابة ج ۴ ص ۱۸۸۳ - ۲۴۲۴. فخر رازي نيز روايت قبل را در تفسير آيه تطهير آورده و در دنباله گفته است: واعلم أن هذه الرواية كالمتفق علي صحتها بين أهل التفسير والحديث. بدان كه بر صحت اين روايت بين اهل تفسير و حديث اتفاق وجود دارد. التفسير الكبير فخر رازي ج ۸ ص ۸۵ ذيل آية ۶۱ از سورة آل عمران ترمذي در سنن خود آورده است: أن النبي صلي الله عليه وآله وسلم جلل علي الحسن والحسين وعلي وفاطمة كساء وقال: «اللهم هؤلاء أهل بيتي وحامتي أذهب عنهم الرجس وطهرهم تطهيرا» قالت أم سلمة: وأنا معهم يا رسول الله؟ فقال: إنك علي خير. رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم كساء و پارچه اي بر علي و حسن و حسين و علي و فاطمه پوشاند و فرمود: «خدايا! اينان أهل بيت من وحاميان من هستند رجس و پليدي را از اينان بردار و آنها را پاك و پاكيزه گردان. أم سلمة گفت: يا رسول الله آيا من هم از اينان هستم؟ حضرت فرمود: تو بر خير و خوبي هستي. سنن ترمذي ج ۵ ص ۳۵۱ رقم ۳۲۰۵ كتاب التفسير و ج ۵ ص ۶۶۳ رقم ۳۷۸۷ و ص ۶۶۹ رقم ۳۸۷۱ كتاب المناقب . حاكم در مستدرك از أم سلمه روايت كرده: قالت : في بيتي نزلت «إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيرا» قالت: فأرسل رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم إلي علي وفاطمة والحسن والحسين فقال: «هؤلاء أهل بيتي». ام سلمه گفت: در خانه من آيه تطهير نازل شدو بعد از نزول آن رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم دنبال [حضرت] علي [عليه السلام ] و [حضرت] فاطمه [سلام الله عليها] و [حضرت امام] حسن[عليه السلام ] و [حضرت امام] حسين [عليه السلام ] فرستاد و بعد فرمود: اين ها اهل بيت من هستند. سپس حاكم در باره اين حديث نظر داده و مي گويد: هذا حديث صحيح علي شرط البخاري ولم يخرجاه. اين حديث داراي شرط صحت طبق شرايط بخاري است ولي آن را ذكر نكرده است. المستدرك علي الصحيحين، ج ۳، ص ۱۴۶ . وعن واثلة بن الأسقع قال: أتيت عليا فلم أجده فقالت لي فاطمة: انطلق إلي رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم يدعوه فجاء مع رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم فدخلا ودخلت معهما فدعا رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم الحسن والحسين فأقعد كل واحد منهما علي فخذيه وأدني فاطمة من حجره وزوجها ثم لف عليهم ثوبا وقال: (إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيرا) ثم قال: هؤلاء أهل بيتي اللهم أهل بيتي أحق. واثلة بن الأسقع مي گويد: آمدم كه خدمت [حضرت] علي عليه السلام برسم ولي آن حضرت را نيافتم، حضرت زهرا سلام الله عليها فرمود: علي به محضر رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم رفته است در همين حين آن حضرت به همراه علي وارد خانه شدند و من هم به همراه آنها داخل شدم. رسول خدا حسن و حسين را صدا كردند و هر يك را به روي زانوي خود نشاندند و فاطمه نيز نزديك حضرت آمدند و در اين حال حضرت پارچه اي را بر روي آنها انداخت و فرمود: «إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيرا» سپس فرمود: اينها اهل بيت من هستند خدايا اهل بيت من سزاوارترند. سپس حاكم در باره اين حديث نظر داده و مي گويد: قال الحاكم : هذا حديث صحيح علي شرط الشيخين ولم يخرجاه. اين حديث داراي شرط صحت طبق شرايط بخاري و مسلم است ولي آن را نياورده اند. المستدرك، ج ۳، ص ۱۴۶ . نتيجه گيري بعد از بيان مقدمات فوق مي توان گفت: تعبير «اهل البيت» كه در روايت «سلمان منّا اهل البيت» انتساب نسبي يا سببي سلمان به رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم نيست كه در مباحث فوق حتي كساني همچون همسران رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم از جمله امّ سلمه نمي توانست مشمول آن گردد. بلكه در اين روايت و يا روايات ديگري كه در رابطه با مقام سلمان ذكر شده به معناي نزديكي به رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم از حيث عقيده و اخلاق و اعمال مي باشد. از اين رو پيغمبر صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم در حق سلمان فارسي عجمي مي فرمايد: سلمان منّا اهل البيت پس در حقيقت رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم با اين جمله خود ملاك اهليت به دست ما مي دهند. براي تائيد اين مطلب مي توان به اين روايت از امام صادق عليه السّلام استناد جست: العياشي : عن أبي عبيدة عن أبي جعفر عليه السلام قال : من أحبنا فهو منا أهل البيت قلت : جعلت فداك منكم ؟ قال : منا والله أما سمعت قول إبراهيم عليه السلام (من تبعني فإنه مني) امام باقر عليه السّلام فرمودند: هركس ما را دوست بدارد از ماست. عرض كردم: فدايت شوم آيا از شما مي باشد؟ فرمود: به خدا سوگند از ماست. آيا اين سخن خداوند از قول ابراهيم را نشنيده اي؟ كه مي فرمايد: هر كس از من پيروي نمايد از من است. الشيعة في أحاديث الفريقين سيد مرتضي أبطحي ص ۳۳۹ و يا در روايتي ديگر مي فرمايد: عن محمد الحلبي عن أبي عبد الله عليه السلام قال: من اتقي الله منكم وأصلح فهو منا أهل البيت قال: منكم أهل البيت؟ قال منا أهل البيت قال فيها إبراهيم: (فمن تبعني فإنه مني) قال عمر بن يزيد: قلت له من آل محمد؟ قال: أي والله من آل محمد أي والله من أنفسهم اما تسمع الله يقول: (ان أولي الناس بإبراهيم للذين اتبعوه) وقول إبراهيم: (فمن تبعني فإنه مني). امام صادق عليه السّلام فرمودند: هركس از شما (شيعيان) كه تقوا پيشه سازد و خود را اصلاح نمايد از ما اهل بيت است . راوي گفت: از شما اهل بيت است؟ فرمود: آري از ما اهل بيت است.در آيه شريفه آمده است هركس از من تبعيت كند از من است. باز عمر بن يزيد سئوال كرد: آيا از آل محمد است؟ فرمود: آري به خدا قسم از آل محمد است از خود آنها . آيا نشنيده اي قول خداوند را كه مي فرمايد: سزاوار ترين افراد به ايراهيم كساني هستند كه از او تبعيت مي كنند و يا سخن ابراهيم در قرآن را كه : هر كس از من تبعيت كند از من است. تفسير العياشي، محمد بن مسعود العياشي، ج ۲، ص ۲۳۱ در روايت ديگري كه شيخ مفيد رضوان اللّه عليه در كتاب اختصاص آورده مي خوانيم: نزد حضرت صادق عليه السّلام از جناب سلمان و جعفر طيار ياد شد و بعضي جعفر را بر سلمان تفضيل دادند و ابو بصير نيز در آن مجلس حاضر بود. بعضي گفتند: سلمان مجوسي بود مسلمان شد. پس حضرت صادق عليه السّلام از جاي بلند شد و به حالت غضبناك خطاب به ابا بصير فرمود: يا ابا بصير جعله اللّه علويا بعد ان كان مجوسيا و قرشيا بعد ان كان فارسيا فصلوات اللّه علي سلمان و ان لجعفر (عليه السّلام) شانا يطير مع الملئكة في الجنة . فرمود: اي ابا بصير خدا سلمان را از طايفه علوي قرار داد. بعد از آنكه در زمره مجوسي محسوب بود اگرچه در واقع به مذهب آنها نبود. و قرار داد او را از طايفه قرشي بعد از آنكه فارسي بود پس صلوات خدا بر سلمان باد . و به درستي كه حضرت جعفر شأني دارد كه با ملائكه در بهشت طيران نمايد. الاختصاص، شيخ مفيد، ص ۳۴۱ . و نيز در رجال كشي روايت شده: نزد حضرت باقر عليه السّلام ذكر سلمان فارسي شد پس حضرت فرمود: مه لا تقولوا سلمان الفارسي و لكن قولوا سلمان المحمدي ذلك منا اهل البيت . ساكت شويد نگوئيد سلمان فارسي بلكه بگوئيد سلمان محمدي اين به جهت آنست كه از ما اهل بيت مي باشد. روضة الواعظين، فتال نيسابوري، ص ۲۸۳ . پيوندهاي مادي (نسب خويشاوندي دوستي و رفاقت) در مكتبهاي آسماني هميشه تحت الشعاع پيوندهاي معنوي است. در اين مكتب نور چشمي و امتياز خويشاوندي در برابر پيوند مكتبي و معنوي مفهومي ندارد. آنجا كه رابطه مكتبي وجود دارد سلمان فارسي دور افتاده كه نه از خاندان پيغمبر صلّي الله عليه و آله وسلّم و نه از قريش و نه حتي از اهل مكه بود بلكه اصولا از نژاد عرب نبود طبق حديث «سلمان منا اهل البيت » جزء خاندان رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم محسوب مي شود ولي فرزند واقعي و بلا فصل پيامبري همچون نوح بر اثر گسستن پيوند مكتبيش با پدر آن چنان طرد مي شود كه با « إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ» روبرو مي گردد. ممكن است چنين مساله مهمي براي آنها كه مادي مي انديشند گران آيد اما اين واقعيتي است كه در تمام اديان آسماني به چشم مي خورد. به همين دليل در احاديث اهل بيت عليه السّلام در باره شيعياني كه تنها نام تشيع بر خود مي گذارند و اثر چشمگيري از تعليمات و برنامه هاي عملي اهل بيت عليه السّلام در زندگاني آنها ديده نمي شود جمله هاي صريح و تكان دهنده اي مي خوانيم كه بيانگر همان روشي است كه قرآن در آيات فوق پيش گرفته است. از امام علي بن موسي الرضا ع نقل شده كه روزي از دوستان خود پرسيد: مردم اين آيه را چگونه تفسير مي كنند « إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صالِحٍ» يكي از حاضران عرض كرد: بعضي معتقدند كه معني آن اين است كه فرزند نوح (كنعان) فرزند حقيقي او نبود. امام فرمود: كلا لقد كان ابنه و لكن لما عصي اللَّه نفاه عن ابيه كذا من كان منا لم يطع اللَّه فليس منا. نه چنين نيست او براستي فرزند نوح بود اما هنگامي كه گناه كرد و از جاده اطاعت فرمان خدا قدم بيرون گذاشت خداوند فرزندي او را نفي كرد همچنين كساني كه از ما باشند ولي اطاعت خدا نكنند از ما نيستند. عيون أخبار الرضا (ع)، شيخ صدوق، ج ۱، ص ۲۵۸ . بي مناسبت نيست كه به قسمتي از احاديث اسلامي اشاره كنيم كه آنها نيز گروه هاي زيادي را كه ظاهرا در زمره مسلمانان و يا پيروان مكتب اهل بيت عليهم السّلام هستند را مطرود دانسته و آنان را از صف مؤمنان و شيعيان خارج مي سازد: ۱- پيامبر اسلام صلّي الله عليه و آله وسلّم مي فرمايد: من غش مسلما فليس منا. آن كس كه با برادران مسلمانش تقلب و خيانت كند از ما نيست. أمالي، شيخ صدوق، ص ۵۱۵ . ۲- امام صادق عليه السّلام مي فرمايد: ليس بولي لي من اكل مال مؤمن حراما. كسي كه مال مؤمني را به گناه بخورد دوست من نيست. كافي، شيخ كليني، ج ۵ ، ص ۳۱۴ . ۳- پيامبر صلّي الله عليه و آله وسلّم مي فرمايد: الا و من اكرمه الناس اتقاء شره فليس مني. بدانيد كسي كه مردم او را به خاطر اجتناب از شرش گرامي دارند از من نيست. خصال، شيخ صدوق، ص ۱۴. ۴- امام صادق عليه السّلام فرمود: ليس من شيعتنا من يظلم الناس . كسي كه به مردم ستم مي كند شيعه ما نيست. تحف العقول، ابن شعبة حراني ، ص ۳۰۳ . ۵- امام كاظم عليه السّلام فرمود: ليس منا من لم يحاسب نفسه في كل يوم . «۱»:" كسي كه هر روز به حساب خويش نرسد از ما نيست. اختصاص، شيخ مفيد، ص ۲۶. ۶- پيامبر صلّي الله عليه و آله وسلّم فرمود: من سمع رجلا ينادي يا للمسلمين فلم يجبه فليس بمسلم . كسي كه صداي انساني را بشنود كه فرياد مي زند اي مسلمانان به دادم برسيد و كمكم كنيد كسي كه اين فرياد را بشنود و پاسخ نگويد مسلمان نيست. وسائل الشيعة (الإسلامية)، حر عاملي، ج ۱۱، ص ۱۰۸. ۷- امام باقر ع به يكي از يارانش به نام جابر فرمود: و اعلم يا جابر بانك لا تكون لنا وليا حتي لو اجتمع عليك اهل مصرك و قالوا انت رجل سوء لم يحزنك ذلك و لو قالوا انك رجل صالح لم يسرك ذلك و لكن اعرض نفسك علي كتاب اللَّه . اي جابر! بدان كه تو دوست ما نخواهي بود تا زماني كه اگر تمام اهل شهر تو جمع شوند و بگويند تو آدم بدي هستي غمگين نشوي و اگر همه بگويند تو آدم خوبي هستي خوشحال نشوي بلكه خود را بر كتاب خدا قرآن عرضه داري و ضوابط خوبي و بدي را از آن بگيري و بعد ببيني از كدام گروهي. تحف العقول، ابن شعبة حراني، ص ۲۸۴. اين احاديث خط بطلاني است بر پندار كساني كه تنها به اسم قناعت مي كنند و از عمل و ارتباط مكتبي در ميان آنها خبري نيست. و به وضوح ثابت مي كند كه در مكتب پيشوايان الهي آنچه اصل اساسي و زير بنائي است همان ايمان به مكتب و عمل به برنامه هاي آن است و همه چيز بايد با اين مقياس سنجيده شود. در پايان اين حديث را نيز اضافه كنيم كه اين راه سختي ها نيز دارد همان گونه كه در حديث آمده: عن امير المؤمنين عليه السّلام : من أحبنا أهل البيت فليعد للفقر جلبابا. كسي كه ما اهل بيت را دوست مي دارد بايد لباس فقر و سختي بر تن نمايد. أمالي، سيد مرتضي، ج ۱، ص ۱۳. حال با توجّه به آنچه كه در بالا گفته شد علاوه بر آن كه در صدد بوديم تا وجه جمع سئوال كننده را پاسخ گوئيم در ضمن سعي بر آن نموديم تا مطالب اخلاقي ديگري نيز تقديم نمائيم. موفق باشيد. گروه پاسخ به شبهات . مؤسسه تحقيقاتي حضرت وليّ عصر (عج)
|