درباره ما |
کد سؤال: ۱۰۲۹۱ | امامت و ائمه (علیهم السلام) »فضائل اهل بیت (ع) | تعداد بازدید: ۷۱۶ |
سؤال كننده : سعيد اين روايت با دو مضمون (البته نه دقيقا همين عبارات) نقل شده است : ۱ تنها در مورد رسول خدا ( صلي الله عليه وآله وسلم ) ۲- در مورد اهل بيت عليهم السلام در مورد متن اول بايد گفت كه اين مضمون ( عين عبارت يا شبيه آن ) به عنوان مضمون حديث ( بدون سند ) در بسياري از كتب شيعه و سني آمده است . عده اي آن را به عنوان روايت ( با سند يا بدون سند ) نقل كرده و عده اي نيز به آن استشهاد كرده اند : وي مضموني شبيه مضمون اين روايت را در دو جا نقل نموده و حتي آن را تصحيح نيز كرده است : الف) ماجراي توسل حضرت آدم به رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم : حدثنا أبو سعيد عمرو بن محمد بن منصور العدل حدثنا أبو الحسن محمد بن إسحاق بن إبراهيم الحنظلي حدثنا أبو الحارث عبد الله بن مسلم الفهري حدثنا إسماعيل بن مسلمة أنبأ عبد الرحمن بن زيد بن أسلم عن أبيه عن جده عن عمر بن الخطاب رضي الله عنه قال قال رسول الله صلي الله عليه وسلم لما اقترف آدم الخطيئة قال يا رب أسألك بحق محمد لما غفرت لي فقال الله يا آدم وكيف عرفت محمدا ولم أخلقه قال يا رب لأنك لما خلقتني بيدك ونفخت في من روحك رفعت رأسي فرأيت علي قوائم العرش مكتوبا لا إله إلا الله محمد رسول الله فعلمت أنك لم تضف إلي اسمك إلا أحب الخلق إليك فقال الله صدقت يا آدم إنه لأحب الخلق إلي ادعني بحقه فقد غفرت لك ولولا محمد ما خلقتك . هذا حديث صحيح الإسناد المستدرك علي الصحيحين ج۲/ص۶۷۲ شماره ۴۲۲۸ از عمر بن خطاب نقل شده است كه رسول خدا صلي الله عليه (وآله) وسلم فرمودند » وقتي كه آدم گناه را مرتكب شد گفت : خدايا تو را به حق محمد قسم مي دهم كه من را ببخشي ؛ خداوند فرمود : چگونه محمد را شناختي با اينكه هنوز او را نيافريده ام ؟ پاسخ داد : زيرا وقتي مرا با دست خويش آفريدي و در من از روح خويش دميدي ، سر خويش را بالا گرفتم ؛ پس در پايه هاي عرش ديدم كه نوشته است " لا اله الا الله محمد رسول الله " ؛ پس دانستم كه تو نام او را در كنار نام خويش آورده اي ، مگر به اين علت كه او محبوب ترين آفريدگان در نزد تو است ؛ خداوند فرمود : راست گفتي اي آدم ؛ او محبوب ترين آفريدگان نزد من است ؛ من را به حق او بخوان ؛ به تحقيق كه تو را آمرزيدم ؛ و اگر محمد نبود تو را نمي آفريدم . اين روايت سندش صحيح است . مرحوم علامه اميني در مورد تصحيح اين روايت مي فرمايند : وأقر صحته السبكي في شفاء السقام ص ۱۲۰ ، والسمهودي في وفاء الوفاء ص ۴۱۹ ، والقسطلاني في المواهب اللدنية ، والزرقاني في شرحه ۱ ص ۴۴ ، والعزامي في فرقان القرآن ص ۱۱۷ . الغدير :ج ۵ ص ۴۳۵: صحيح بودن اين روايت را سبكي در شفاء السقام ص ۱۲۰ و سمهودي در وفاء الوفاء ص ۴۱۹ و قسطلاني در مواهب و زرقاني در شرح خويش ج ۱ ص ۴۴ و عزامي در فرقان القرآن ص ۱۱۷ تاييد كرده اند . البته ما تنها به برخي از مصادر دسترسي داشتيم كه آن ها را براي شما نقل خواهيم نمود . ب) ماجراي توسل حضرت عيسي به رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم : حدثنا علي بن حمشاد العدل إملاء حدثنا هارون بن العباس الهاشمي حدثنا جندل بن والق حدثنا عمرو بن أوس الأنصاري حدثنا سعيد بن أبي عروبة عن قتادة عن سعيد بن المسيب عن بن عباس رضي الله عنهما قال أوحي الله إلي عيسي عليه السلام يا عيسي آمن بمحمد وأمر من أدركه من أمتك أن يؤمنوا به فلولا محمد ما خلقت آدم ولولا محمد ما خلقت الجنة ولا النار ولقد خلقت العرش علي الماء فاضطرب فكتبت عليه لا إله إلا الله محمد رسول الله فسكن هذا حديث صحيح الإسناد ولم يخرجاه المستدرك علي الصحيحين ج۲/ص۶۷۱ شماره ۴۲۲۷ خداوند به عيسي وحي كرد كه اي عيسي ؛ به محمد ايمان بياور و دستور بده كه هر كس از امت تو در دوران او حضور يافت ، به او ايمان آورد ؛ پس بدرستيكه اگر محمد نبود آدم را نمي آفريدم و اگر محمد نبود بهشت و دوزخ را نمي آفريدم و بدرستيكه عرش را بر روي آب آفريدم پس به لرزش افتاد ؛ پس بر روي آن نوشتم لا اله الا الله محمد رسول الله پس آرام گرفت . اين روايت سندش صحيح است ولي بخاري و مسلم آن را نياورده اند . او نيز اين دو روايت را نقل كرده و سند آن ها را صحيح مي داند . شفاء السقام ص ۲۹۵ باب حديث توسل آدم عليه السلام بالنبي صلي الله عليه وآله وسلم وي نيز در ينابيع المودة اين دو روايت را و تصحيح حاكم را نقل كرده و به آن ايرادي نمي گيرد . ينابيع المودة ج ۲ص ۳۳۶ ش ۹۸۰ و ۹۸۱ وي نيز در كتاب خويش در ابتدا روايت حضرت عيسي را و نيز تصحيح حاكم و سبكي و نيز بلقيني را ( در كتاب فتاوي ) نقل مي كند و چند صفحه بعد روايت حضرت آدم را نقل مي نمايد . سبل الهدي والرشاد ج ۱ ص ۷۴ و ۸۵ وي نيز روايت حضرت آدم و تصحيح حاكم را نقل مي نمايد . الدرر السنية في الرد علي الوهابية ص ۹ وي در تفسير خويش روايت حضرت عيسي را نقل مي نمايد . تفسير الثعلبي ج۷/ص۶۱ مولف كتاب طبقات المحدثين باصبهان متوفاي ۳۶۹ نيز روايت حضرت عيسي را نقل مي نمايد . طبقات المحدثين بأصبهان ج۳/ص۲۸۷ او نيز در الخصائص در ابتدا روايت حضرت عيسي را با مصادر ان و نيز روايت حضرت آدم را همراه با نقل تصحيح حاكم را و اشكال ذهبي به جهالت وي به يكي از روات آن ( يعني ظاهرا روايت صحيح است ، زيرا اشكال ذهبي اين است كه تنها يك راوي را نمي شناسد ، يعني روايت اشكال ديگري ندارد ؛ اما وقتي حاكم آن را تصحيح كرده است ، يعني آن راوي را مي شناخته است ) نقل مي نمايد الخصائص الكبري ج۱/ص۱۲ و ۱۴ او نيز در كتاب دلائل النبوة روايت حضرت آدم را نقل مي نمايد . دلائل النبوة ج۵/ص۴۸۹ علي بن برهان الدين حلبي نيز در كتاب معروف خويش "السيرة الحلبية" روايت حضرت آدم را نقل مي نمايد . السيرة الحلبية ج۱/ص۳۵۴ و سپس روايت ديگري را نقل كرده مي گويد : وذكر صاحب كتاب شفاء الصدور في مختصره عن علي بن أبي طالب رضي الله تعالي عنه عن النبي صلي الله عليه وسلم عن الله عز وجل أنه قال يا محمد وعزتي وجلالي لولاك ما خلقت أرضي ولا سمائي ولا رفعت هذه الخضراء لا بسطت هذه الغبراء وفي رواية عنه ولا خلقت سماء ولا أرضا ولا طولا ولا عرضا السيرة الحلبية ج۱/ص۳۵۷ صاحب كتاب شفاء الصدور از علي بن ابي طالب نقل كرده است كه رسول خدا از خداوند نقل فرمودند كه ايشان فرموده اند اي محمد قسم به عزت وشوكت خودم كه اگر تو نبودي من نه زمينم را خلق مي كردم و نه آسمانم را و نه اين سبزه را بر اين تيرگي گسترش مي دادم . و در روايتي از ايشان است كه نه آسمان را خلق مي كردم و نه زمين را و نه طول و عرضي را وي نيز در كتاب معروف خويش "البداية والنهاية" در دو جا روايت حضرت آدم را نقل مي نمايد : البداية والنهاية ج۱/ص۸۱ و ج۲/ص۳۲۲ عجلوني از علماي به نام اهل سنت در كتاب كشف الخفاء اين روايت را با نقل از ديلمي از ابن عمر نقل مي كند : ۹۱ .أتاني جبريل فقال يا محمد لولاك ما خلقت الجنة ولولاك لما خلقت النار رواه الديلمي عن ابن عمر كشف الخفاء ج۱/ص۴۶ جبريل به نزد من آمد و گفت اي محمد اگر تو نبودي بهشت را نمي آفريدم و اگر تو نبودي آتش را نمي آفريدم اين روايت را ديلمي از ابن عمر نقل كرده است . لكنوي هندي مي گويد : قال علي القاري في تذكرة الموضوعات حديث لولاك لما خلقت الأفلاك قال العسقلاني موضوع كذا في الخلاصة لكن معناه صحيح فقد روي الديلمي عن ابن عباس مرفوعا أتاني جبريل فقال قال الله يا محمد لولاك ما خلقت الجنة ولولاك ما خلقت النار انتهي الآثار المرفوعة اللكنوي الهندي ص۴۴ ملا علي قاري در كتاب الموضوعات گفته است كه روايت لولاك لما خلقت الافلاك را عسقلاني مجعول مي داند . در كتاب خلاصه اين مطلب آمده است ؛ اما معني اين روايت صحيح است . زيرا ديلمي از ابن عباس روايت كرده است كه جبريل نزد من آمد پس گفت كه خداوند فرموده اند اي محمد اگر تو نبودي من بهشت را نمي آفريدم و اگر تو نبودي من آتش را نمي آفريدم شبيه همين مطلب كه لكنوي هندي از ملا علي قاري نقل مي كند در كتاب شرح إحقاق الحق آيت الله مرعشي ج ۱ ص ۴۳۰ از اللؤلؤ المرصوع محدث قاوقچي از علماي اهل سنت ص ۶۶ چاپ مصر نقل شده است . بكري دمياطي ( ابي بكر بن السيد محمد شطا ) از علماي معروف شافعي در كتاب خويش مي گويد : بل هو أصل الايجاد لكل مخلوق ، كما قال ذو العزة والجلال : لولاك لولاك لما خلقت الأفلاك . إعانة الطالبين ج ۱ - ص ۱۳ او ( رسول خدا ) اصل آفرينش هر مخلوقي است ؛ همانطور كه خداوند فرموده اند : اگر تو نبودي من افلاك را نمي آفريدم . ابن شهر آشوب نيز در كتاب مناقب آل أبي طالب مي گويد : وقال للحبيب : لولاك لما خلقت الأفلاك ، وقيل للخليل " وفديناه" مناقب آل أبي طالب - ابن شهر آشوب - ج ۱ - ص ۱۸۶ خداوند به رسول خدا فرمود : اگر تو نبودي افلاك را نمي آفريدم و به ابراهيم خليل گفته شده است كه " ما براي او قرباني داديم" همين مطلب را مرحوم علامه مجلسي در بحار الانوار نقل مي نمايند : وقيل للحبيب عليه السلام : " لولاك لما خلقت الأفلاك " وقيل للخليل عليه السلام . بحار الأنوار - العلامة المجلسي - ج ۱۶ - ص ۴۰۶ آلوسي نيز در تفسير خويش اشاره اي به اين روايت دارد و مي گويد : * ( رب السموات والأرض وما بينهما ) * بدل من لفظ ربك وفي إبداله تعظيم لا يخفي وإيماء علي ما قيل إلي ما روي في كتب الصوفية من الحديث القدسي لولاك لما خلقت الأفلاك تفسير الآلوسي - الآلوسي - ج ۳۰ - ص ۱۹ در اين آيه فرموده است پروردگار آسمان و زمين و آنچه ميان آن دو است ؛ به جاي پروردگار تو . و در اين جايگزيني تعظيمي است ( براي رسول خدا) كه مخفي نمانده است ؛ و اشاره است - طبق نظر برخي - بر جمله اي كه در كتابهاي صوفيه روايت شده است كه حديث قدسي لولاك لما خلقت الافلاك است . وي نيز در كتاب معروف خويش مي گويد : وقال في حديثه القدسي : " لولاك لما خلقت الأفلاك " . ينابيع المودة لذوي القربي - القندوزي - ج ۱ - ص ۲۴ و خداوند در حديث قدسي خويش فرموده است : اگر تو نبودي افلاك را نمي آفريدم . وبذلك يستصح ما ورد في الحديث القدسي من خطابه تعالي لنبيه صلي الله عليه وآله وسلم : ( لولاك لما خلقت الأفلاك ) فإنه صلي الله عليه وآله وسلم أفضل الخلق . تفسير الميزان ج ۱۰ص ۱۵۲ و با همين بيان مضمون روايت قدسي خطاب به پيامبر ( صلي الله عليه وآله وسلم ) درست مي شود كه " اگر تو نبودي افلاك را نمي آفريدم " پس بدرستيكه ايشان برترين آفريده است . وي مي گويد : كما هو صريح " لولاك لما خلقت الأفلاك " الحاشية علي أصول الكافي - السيد بدر الدين بن أحمد الحسيني العاملي - ص ۵۸ همانطور كه اين مطلب صريح روايت لولاك لما خلقت الافلاك است . ايشان مي فرمايند : كما في الحديث القدسي « لولاك لما خلقت الأفلاك » شرح أصول الكافي - مولي محمد صالح المازندراني - ج ۹ - ص ۶۱ همانطور كه در حديث قدسي آمده است كه " لولاك لما خلقت الافلاك" اما مضمون دوم در كتب شيعه آمده است . اين مضمون در كتاب هاي مختلف به چند كتاب آدرس داده شده است : اين روايت را مرحوم علامه مجلسي در بحار از اين كتاب نقل مي نمايند . ۳۶ - كشف اليقين : عن أبي جعفر بن بابويه برجال المخالفين رويناه من كتابه كتاب أخبار الزهراء ، عن محمد بن الحسن بن سعيد ، عن فرات بن إبراهيم ، عن محمد بن علي الهمداني ، عن أبي الحسن بن خلف بن موسي ، عن عبد الاعلي الصنعاني عن عبد الرزاق ، عن معمر ، عن أبي يحيي ، عن مجاهد ، عن ابن عباس قال : ... يا محمد وعزتي وجلالي لولاك لما خلقت آدم ، ولولا علي ما خلقت الجنة ، لأني بكم أجزي العباد يوم المعاد بالثواب والعقاب بحار الأنوار - العلامة المجلسي - ج ۴۰ - ص ۱۸ - ۲۱ از كشف اليقين از ابو جعفر بن بابويه با سند اهل سنت : ما اين روايت را در كتاب اخبار الزهراء از محمد بن الحسن بن سعيد از فرات بن ابراهيم از محمد بن علي الهمداني از ابي الحسن بن خلف بن موسي از عبد الاعلي الصنعاني ار عبد الرزاق از معمر از ابي يحيي از مجاهد از ابن عباس : ... اي محمد قسم به عزت و جلال خودم اگر تو نبودي آدم را نمي آفريدم و اگر علي نبود بهشت را نمي آفريدم ؛ زيرا من به خاطر شما بندگان را در روز بازگشت پاداش و عقاب خواهم كرد . كه البته نقل شدن اين روايت توسط اهل سنت دلالت بر صحت آن دارد ؛ زيرا ايشان انگيزه اي براي جعل فضائل براي اهل بيت عليهم السلام خصوصا امير مومنان علي عليه السلام ندارند . اين روايت را مرحوم صدوق در اين كتاب شريف در باب "معني حمل النبي صلي الله عليه وآله لعلي عليه السلام" با سند ذيل نقل مي نمايند : حدثنا أحمد بن عيسي المكتب ، قال : حدثنا أحمد بن محمد الوراق ، قال : حدثني بشر بن سعيد بن قيلويه المعدل بالمرافقة قال : حدثنا عبد الجبار بن كثير التميمي اليماني قال : سمعت محمد بن حرب الهلالي أمير المدينة يقول : سألت جعفر بن محمد عليهما السلام ... فأوحي الله عز وجل إليهم : هذا نور من نوري أصله نبوة وفرعه إمامه ، أما النبوة فلمحمد عبدي ورسولي ، وأما الإمامة فلعلي حجتي ووليي ولولاهما ما خلقت خلقي معاني الاخبار ص ۳۵۰ روايت شماره ۱ خداوند عزوجل به ايشان وحي نمود كه :اين نور از نور من است ؛ ريشه آن نبوت است و شاخه آن امامت ؛ اما نبوت پس براي بنده من و فرستاده من محمد است و اما امامت پس براي حجت من ولي من است و اگر آن دو نبودند آفرينش را نمي آفريدم . اين روايت را مرحوم صدوق در اين كتاب شريف در باب " باب معني الشجرة التي أكل منها آدم وحواء " با سند ذيل نقل مي نمايند : حدثنا عبد الواحد بن محمد بن عبدوس النيسابوري العطار - رحمه الله - قال : حدثنا علي بن محمد بن قتيبة ، عن حمدان بن سليمان ، عن عبد السلام بن صالح الهروي ، قال : قلت للرضا عليه السلام ... و متن آن چنين است : فقال آدم : يا رب من هؤلاء ؟ فقال ، عز وجل : يا آدم هؤلاء ذريتك وهم خير منك ومن جميع خلقي ولولاهم ما خلقتك ولا خلقت الجنة والنار ولا السماء و الأرض پس آدم گفت : پروردگار من ، ايشان چه كساني هستند؟ پس خداوند عز وجل فرمود : اي آدم ايشان ذريه تو هستند و ايشان برتر از تواند و نيز از همه آفرينش ؛ و اگر ايشان نبودند من تو را و نيز بهشت را و جهنم را و نه آسمان و زمين را نمي آفريدم . اين روايت را مرحوم صدوق در اين كتاب شريف در باب " باب معني الأمانة التي عرضت علي السماوات والأرض والجبال فأبين أن يحملنها وأشفقن منها وحملها الانسان " با سند ذيل نقل مي نمايند : حدثنا أحمد بن محمد بن الهيثم العجلي - رضي الله عنه - قال ، حدثنا أبو العباس أحمد ين يحيي بن زكريا القطان ، قال : حدثنا أبو محمد بكر بن عبد الله بن حبيب ، قال : حدثنا تميم بن بهلول ، عن أبيه ، عن محمد بن سنان ، عن المفضل بن عمر ، قال : قال أبو عبد الله عليه السلام... و متن آن چنين است : فقال الله جل جلاله : لولا هم ما خلقتكما ، هؤلاء خزنة علمي ، وأمنائي علي سري پس خداوند جل جلاله فرمود : اگر ايشان ( اهل بيت عليهم السلام )نبودند شما دوتن (آدم و حوا) را نمي آفريدم همين روايت را با همين سند مرحوم صدوق در كتاب علل الشرائع باب" ۱۳۹ - العلة التي من أجلها لم يطق أمير المؤمنين " ع " حمل رسول الله صلي الله عليه وآله لما أراد حط الأصنام من سطح الكعبة " آورده اند علل الشرائع ج ۱ ص ۱۷۳روايت اول همچنين روايت ديگري را در باب "باب ۷ - العلة التي من أجلها صارت الأنبياء والرسل والحجج صلوات الله عليهم أفضل من الملائكة " مي آورند كه سند آن به شرح ذيل است : حدثنا الحسن بن محمد سعيد الهاشمي قال : حدثنا فرات بن إبراهيم ابن فرات الكوفي قال : حدثنا محمد بن أحمد بن علي الهمداني قال : حدثني أبو الفضل العباس بن عبد الله البخاري قال : حدثنا محمد بن القاسم بن إبراهيم بن محمد بن عبد الله بن القاسم بن محمد بن أبي بكر قال : حدثنا عبد السلام بن صالح الهروي عن علي بن موسي الرضا عن أبيه موسي بن جعفر عن أبيه جعفر بن محمد عن أبيه محمد بن علي عن أبيه علي بن الحسين عن أبيه الحسين بن علي عن أبيه علي ابن أبي طالب عليهم السلام قال : قال رسول الله صلي الله عليه وآله ومتن آن چنين است كه : يا علي لولا نحن ما خلق الله آدم ولا حواء ولا الجنة ولا النار ، ولا السماء ولا الأرض علل الشرايع ج ۱ ص ۵ شماره ۱ اي علي اگر ما نبوديم خداوند آدم و حواء و بهشت و جهنم و آسمان و زمين را نمي آفريد مرحوم شيخ صدوق روايت دوم كتاب علل الشرائع را در كتاب شريف عيون ذكر مي فرمايند : عيون أخبار الرضا ( عليه السلام ) ج ۲ ص ۲۳۷ ش ۲۲ ايشان در اين كتاب روايت دوم كتاب معاني الاخبار را نيز نقل مي فرمايند : عيون أخبار الرضا ج ۲ ص ۲۷۴ ش ۶۷ مرحوم شيخ صدوق روايت دوم كتاب علل الشرائع را در كتاب شريف كمال الدين نيز ذكر مي فرمايند : كمال الدين ص ۲۵۴ ش ۴ جالب اينجاست كه اين عالم حنفي روايت دوم كتاب علل الشرائع را در كتاب خويش ينابيع ذكر مي نمايد : ينابيع المودة ج ۳ ص ۳۷۸ فقال لها رسول الله صلي الله عليه وآله : دعوتك لتشهدي لي بالنبوة بعد شهادتك لله بالتوحيد ثم تشهدي [ بعد شهادتك لي ] لعلي عليه السلام هذا بالإمامة ، وأنه سندي وظهري وعضدي وفخري [ وعزي ] ، ولولاه ما خلق الله عز وجل شيئا مما خلق . تفسير منسوب به امام حسن عسكري ص ۱۶۹ رسول خدا (به درخت ) فرمودند: من تو را خواندم تا بعد از شهادت دادنت به يكتايي خدا براي من شهادت به نبوت دهي و سپس بعد از اين شهادت براي اين علي نيز شهادت به امامت دهي و اينكه او ياور من و پشتيبان من و بازوي من و افتخار من و عزت من است و اينكه اگر او نبود خداوند عز وجل چيزي را از آفرينش نمي آفريد . ايشان در كتاب خويش روايت ذيل را با سند منقطع تا ابوهريرة نقل مي نمايند : قال : هؤلاء خمسة من ولدك لولاهم ما خلقتك ولا خلقت الجنة ولا النار ولا العرش ولا الكرسي ولا السماء ولا الأرض ولا الملائكة ولا الانس ولا الجن . شرح الأخبار ج ۲ ص ۵۰۰ ش ۸۸۴ خداوند فرمود : ايشام پنج نفر از نسل تو هستند كه اگر ايشان نبودند تو را نمي آفريدم و بهشت را نيز نمي آفريدم و نه دوزخ را و نه عرش را و نه كرسي را و نه آسمان را و نه زمين را و نه مردمان را و نه جنيان را روايت ذيل نيز در اين كتاب شريف نقل شده است كه : قال : يا آدم صفوتي من خلقي لولاهم ما خلقت الجنة ولا النار ، خلقت الجنة لهم ولمن والاهم ، والنار لمن عاداهم . شرح الأخبار ج ۳ص ۶ ش ۹۲۳ اي آدم ايشان بر گزيدگان ِ آفريدگان هستند ؛ اگر ايشان نبودند بهشت را و آتش را نمي آفريدم ؛ بهشت را براي ايشان و كساني كه ايشان را دوست بدارند آفريدم و آتش را براي كسي كه ايشان را دشمن بدارد . مرحوم قطب راوندي در كتاب خويش روايت اول شرح الأخبار را با سند كامل از مرحوم شيخ صدوق نقل مي نمايند : وعن ابن بابويه أخبرنا إبراهيم بن هارون الهيتي ، أخبرنا أبو بكر أحمد بن محمد بن عيسي ، أخبرنا محمد بن يزيد القاضي ، أخبرنا قتيبة بن سعيد ، أخبرنا الليث بن سعد وإسماعيل بن جعفر عن أبيه ، عن أبي هريرة قصص الأنبياء ص ۵۷ شماره ۱۰ روايت اول شرح الأخبار را عالم سني ، حمويني نيز در كتاب خويش نقل نموده است : فرائد السمطين ص ۵ مخطوط و ج ۱ ص ۳۶ مطبوع رجوع شود به شرح احقاق الحق ج ۹ ص ۲۵۴ و نيز نفحات الازهار ج ۴ ص۲۱۳ علامه سني الآمرتسري در كتاب خويش ارجح المطالب روايت اول شرح الأخبار را از ابي هريرة نقل مي كند : أرجح المطالب ص ۴۶۱چاپ لاهور رجوع شود به شرح احقاق الحق ج ۹ ص ۲۰۳ وروي في بحر المعارف : لولاك لما خلقت الأفلاك ، ولولا علي لما خلقتك . وفي ضياء العالمين للشيخ أبي الحسن الجد الأمي للشيخ محمد حسن صاحب الجواهر بزيادة فقرة : ولولا فاطمة لما خلقتكما . ونحوه من كتاب المرندي مستدرك سفينة البحار - الشيخ علي النمازي الشاهرودي - ج ۳ - ص ۱۶۹ و در بحر المعارف روايت كرده است كه اگر تو نبودي افلاك را نمي آفريدم و اگر علي نبود تو را خلق نمي كردم و در ضياء العالمين شيخ ابي الحسن پدر بزرگ مادري محم حسن صاحب جواهر اضافه قطعه : "واگر فاطمه نبود شما دو تن را نمي آفريدم " است ؛ وشبيه همين در كتاب مرندي آمده است . كتاب مجمع النورين للفاضل المرندي قال : وفي الحديث القدسي : لولاك لما خلقت الأفلاك ، ولولا علي لما خلقتك ، كما ذكره الوحيد البهبهاني . وروي في بحر المعارف : لولاك لما خلقت الأفلاك ، ولولا علي لما خلقتك . وفي ضياء العالمين للشيخ أبي الحسن الجد الأمي للشيخ محمد حسن صاحب الجواهر بزيادة فقرة : ولولا فاطمة لما خلقتكما . ونحوه من كتاب المرندي مستدرك سفينة البحار - الشيخ علي النمازي الشاهرودي - ج ۳ - ص ۱۶۸ در كتاب مجمع النورين فاضل هرندي آمده است كه گفت : و در حديث قدسي است : اگر تو نبودي افلاك را نمي آفريدم و اگر علي نبود تو را خلق نمي كردم . همانطور كه وحيد بهباني نقل كرده است . و در بحر المعارف روايت كرده است كه اگر تو نبودي افلاك را نمي آفريدم و اگر علي نبود تو را خلق نمي كردم و در ضياء العالمين شيخ ابي الحسن پدر بزرگ مادري محم حسن صاحب جواهر اضافه قطعه : "واگر فاطمه نبود شما دو تن را نمي آفريدم " است ؛ وشبيه همين در كتاب مرندي آمده است . دقيقا همين متن را از كتاب مجمع النورين نقل مي نمايد : پاورقي شفاء الصدور في شرح زيارة العاشور للحاج ميرزا أبي الفضل الطهراني ج ۲ ص ۸۳ فاطمة الزهراء عليها السلام العلة الغائية ( يا أحمد لولاك لما خلقت الأفلاك ، ولولا علي لما خلقتك ، ولولا فاطمة لما خلقتكما ) (الجنة العاصمة : ۱۴۸ ، مستدرك سفينة البحار : ۳ / ۳۳۴ عن مجمع النورين : ۱۴ ، عن العوالم : ۴۴ . ) هذا الحديث من الأحاديث المأثورة التي رواها جابر بن عبد الله الأنصاري عن رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم عن الله تبارك وتعالي الأسرار الفاطمية - الشيخ محمد فاضل المسعودي - ص ۲۳۱ فاطمه زهرا عليها السلام هدف نهايي : اي احمد اگر تو نبودي افلاك را نمي آفريدم و اگر علي نبود تو را نمي آفريدم و اگر فاطمه نبود شما دو تن را خلق نمي كردم . (الجنة العاصمة ص ۱۴۸؛ مستدرك سفينة البحار از مجمع النورين از عوالم ) اين روايت از رواياتي است كه از جابر بن عبد الله الانصاري آن را از رسول خدا از خداوند نقل كرده است . نقل از اين كتاب در مصادر ذيل صورت گرفته است : كفي في سمو شأن الزهراء سلام الله عليها كلام خالقها لولا فاطمة لما خلقتكما : روي عن الشيخ ابراهيم بن الحسن الذراق ، عن الشيخ علي بن هلال الجزائري ، عن الشيخ احمد بن فهد الحلي ، عن الشيخ زين الدين علي بن الحسن الخازن الحائري ، عن الشيخ أبي عبد الله محمد بن مكي الشهيد بطرقه المتصلة الي أبي جعفر محمد بن علي بن موسي بن بابويه القمي بطريقه الي جابر بن يزيد الجعفي ، عن جابر بن عبد الله الانصاري عن رسول الله صلي الله عليه وآله عن الله تبارك وتعالي انه قال : يا احمد لولاك لما خلقت الافلاك ، ولولا علي لما خلقتك ، ولولا فاطمة لما خلقتكما . ثم قال جابر هذا من الاسرار أمرنا رسول الله صلي الله عليه وآله بكتمانه الا من أهله . كشف اللئالي لصالح بن عبد الوهاب بن العرندس - جنة العاصمة لمير جهاني ۱۴۹ . مؤلف كتاب كشف اللئالي من علماء القرن التاسع من علماء الشيعة كان عالما ناسكا زاهدا ورعا أديبا شاعرا توفي سنة ۸۴۰ ودفن في حله هيفاء ومدفنه مزار يتبرك به ورجال الحديث من كبار الشيعة - راجع جنة العاصمة ۱۴۹ شفاء الصدور في شرح زيارة العاشور ج ۱ ص ۲۲۵ پاورقي شماره يك در مقام والاي حضرت زهرا همين بس كه آفريننده او در مورد او گفته است كه اگر فاطمه نبود شما ( رسول خدا و امير مومنان ) را نمي آفريدم . از شيخ ابراهيم بن الحسن الذراق روايت شده است كه او از شيخ علي بن هلال جزايري روايت كرده است از شيخ احمد بن فهد حلي از شيخ زين الدين علي بن الحسن خازن حائري از شيخ ابي عبد الله محمد بن مكي شهيد با سند متصل خود او تا ابو جعفر محمد بن علي بن موسي بن بابويه قمي به سند ايشان تا جابر بن يزيد جعفي از جابر بن عبد الله انصاري از رسول خدا كه فرمودند : اي احمد اگر تو نبودي افلاك را نمي آفريدم و اگر علي نبود تو را خلق نمي كردم و اگر فاطمه زهرا نبود شما دو تن را نمي آفريدم ؛ سپس جابر گفت : اين از اسرار است كه رسول خدا ما را امر به پوشاندن آن داشته است مگر از اهل آن ؛ كشف اللئالي نوشته صالح بن عبد الوهاب بن عرندس - جنة العاصمة ميرجهاني ص ۱۴۹ مولف كتاب كشف اللئالي از علماي قرن نهم و از علماي شيعه است كه دانشمند و ديندار و پرهيزكار و با تقوا و خوش بيان و شاعر بود و در سال ۸۴۰ از دنيا رفته و در حله هيفا دفن گرديد و مدفن او محل زيارت شده و مردم به آن تبرك مي نمايند ؛ و او از بزرگان علماي حديث شيعه است در اين زمينه به كتاب جنة العاصة ص ۱۴۹ مراجعه نماييد . متن كلمات ايشان در ذيل بحث " نقل از مجمع النورين فاضل هرندي قسمت ج" گذشت الأسرار الفاطمية - الشيخ محمد فاضل المسعودي - ص ۲۳۱ مصادري كه اين روايت را از اين كتاب نقل كرده است عبارتند از : در كتاب شريف مستدرك سفينة البحار اين مطلب را نقل كرده مي گويد : أما الحديث القدسي : " لولاك لما خلقت الأفلاك " فقد روي أبو الحسن البكري أستاذ الشهيد الثاني في كتاب الأنوار عن أمير المؤمنين ( عليه السلام ) : أنه قال : كان الله ولا شئ معه ، فأول ما خلق نور حبيبه محمد ( صلي الله عليه وآله ) قبل خلق الماء والعرش والكرسي والسماوات والأرض واللوح والقلم - إلي أن قال : - والحق تبارك وتعالي ينظر إليه ويقول : يا عبدي أنت المراد والمريد ، وأنت خيرتي من خلقي وعزتي وجلالي لولاك لما خلقت الأفلاك . من أحبك أحببته . ومن أبغضك أبغضته - الخبر . مستدرك سفينة البحار - الشيخ علي النمازي الشاهرودي - ج ۳ - ص ۱۶۶ اما حديث قدسي " اگر تو نبودي افلاك را نمي آفريدم " بدرستيكه ابو حسن بكري استاد شهيد ثاني در كتاب "الانوار" از امير مومنان روايت مي كند كه فرمودند : خداوند بود و چيزي همراه او نبود ؛ پس اولين چيزي كه آفريد نور حبيب او محمد بود قبل از آفرينش آب و عرش و كرسي و آسمان و زمين و لوح وقلم ... و خداوند تبارك و تعالي نگاهي به او فرموده و گفت : اي بنده من تو مقصودي و تو اي كه مي خواهي و تو بهترين آفريده من هستي ؛ قسم به بزرگي و عظمت خودم كه اگر تو نبودي افلاك را نمي آفريدم ، هركس تو را دوست بدارد او را دوست مي دارم و هركس تو را دشمن بدارد او را دشمن مي دارم ... حديث لولاك لما خلقت الافلاك ولولا علي لما خلقتك وحديث لولا رسول الله وعلي لما خلقت العالم وحديث لولا اهل البيت لما خلقت العالم وحديث لولا فاطمة لما خلقتكما ) : روي ابن الحسن البكري استاد شهيد الثاني ( ره ) في كتاب ( الانوار ) عن امير المؤمنين ( ع ) انه قال كان الله ولا شئ معه ، فاول ما خلق نور حبيبه محمد قبل خلق الماء والعرش والكرسي والسموات والارض واللوح والقلم . . . والحق تبارك وتعالي ينظر اليه ويقول : يا عبدي انت المراد والمريد وانت خيرتي من خلقي وعزتي وجلالي لولاك لما خلقت الافلاك من احبك احببته ، ومن ابغضك ابغضته ... شفاء الصدور في شرح زيارة العاشور ج ۲ ص ۸۳ پاورقي شماره ۲ روايت " اگر تو نبودي افلاك را نمي آفريدم و اگر علي نبود تو را خلق نمي كردم " و نيز روايت " اگر رسول خدا وعلي نبودند جهان را خلق نميكردم" و روايت " اگر اهل بيت نبودند عالم را نمي آفريدم " و روايت " اگر فاطمه نبود شما دو تن را نمي آفريدم " : ابن الحسن بكري استاد شهيد ثاني در كتاب " الانوار" از امير مومنان روايت مي كند كه فرمود : خداوند بود و چيزي همراه او نبود ؛ پس اولين چيزي كه آفريد نور حبيب او محمد بود قبل از آفرينش آب و عرش و كرسي و آسمان و زمين و لوح وقلم ... و خداوند تبارك و تعالي نگاهي به او فرموده و گفت : اي بنده من تو مقصودي و تو اي كه مي خواهي و تو بهترين آفريده من هستي ؛ قسم به بزرگي و عظمت خودم كه اگر تو نبودي افلاك را نمي آفريدم ، هركس تو را دوست بدارد او را دوست مي دارم و هركس تو را دشمن بدارد او را دشمن مي دارم ... ( مصباح الأنوار ) للشيخ أبي الحسن البكري ، أستاذ الشهيد ، كما ينقل عنه السيد محمد القطب في تصانيفه ، منها في ( فصل الخطاب ) نقل عنه حديث أول ما خلق الله نور حبيبه وقال له لولاك لما خلقت الأفلاك الذريعة آقا بزرگ تهراني ج ۲۱ ص ۱۰۲ كتاب مصباح الانوار شيخ ابو الحسن بكري استاد شهيد ؛ طبق آنچه سيد محمد قطب در كتاب هاي خود آورده است ؛ يكي از آنها كتاب فصل الخطاب است كه در آن از ايشان اين روايت را نقل مي كند كه : " اولين چيزي كه خداوند آفريد نور حبيبش بود و به او گفت : اگر تو نبودي افلاك رانمي آفريدم " وفي ضياء العالمين للشيخ أبي الحسن الجد الأمي للشيخ محمد حسن صاحب الجواهر بزيادة فقرة : ولولا فاطمة لما خلقتكما . ونحوه من كتاب المرندي مستدرك سفينة البحار - الشيخ علي النمازي الشاهرودي - ج ۳ - ص ۱۶۹ و در بحر المعارف روايت كرده است كه اگر تو نبودي افلاك را نمي آفريدم و اگر علي نبود تو را خلق نمي كردم و در ضياء العالمين شيخ ابي الحسن پدر بزرگ مادري محم حسن صاحب جواهر اضافه قطعه : "واگر فاطمه نبود شما دو تن را نمي آفريدم " است ؛ وشبيه همين در كتاب مرندي آمده است . مرحوم خزاز قمي از علماي قرن پنجم هجري در كتاب خويش دو روايت در اين زمينه ذكر مي فرمايند : سند روايت اول چنين است : قال هارون : وحدثنا حيدر بن محمد بن نعيم السمرقندي ، قال حدثني أبو النصر محمد بن مسعود العياشي ، عن يوسف بن المشحت البصري ، قال حدثنا إسحاق بن الحارث ، قال حدثنا محمد بن البشار ، عن محمد بن جعفر ، قال حدثنا شعبة ، عن هشام بن يزيد ، عن أنس بن مالك قال : كنت أنا وأبو ذر وسلمان وزيد بن ثابت وزيد بن أرقم عند النبي صلي الله عليه وآله وسلم و متن آن چنين است كه : فأوحي الله إلي : يا محمد إني اطلعت إلي الأرض اطلاعة فاخترتك منها فجعلتك نبيا ، ثم اطلعت ثانيا فاخترت منها عليا فجعلته وصيك ووارث علمك والإمام بعدك ، وأخرج من أصلابكما الذرية الطاهرة والأئمة المعصومين خزان علمي ، فلولاكم ما خلقت الدنيا ولا الآخرة ولا الجنة ولا النار كفاية الأثر ص ۷۰ باب ما جاء عن أنس بن مالك من النصوص پس خداوند بر من وحي نمود كه اي محمد ؛ من به زمين نظر نمودم پس تو را از آن برگزيدم و سپس تو را پيامبر قرار دادم ؛ سپس دوباره بر آن نظر نمودم پس علي را از آن برگزيدم و سپس او را جانشين تو و وارث علم تو و امام بعد از تو قرار دادم ؛ و از نسل شما دو تن خانداني پاك و اماماني معصومين را به عنوان خزانه علم خود بيرون آوردم ؛ پس اگر شما نبوديد دنيا را و آخرت را و بهشت را و دوزخ را نمي آفريدم . ثم قال لي : يا علي أنت الإمام والخليفة من بعدي ، حربك حربي وسلمك سلمي ، وأنت أبو سبطي وزوج ابنتي ، من ذريتك الأئمة المطهرون ، فأنا سيد الأنبياء [ وأنت سيد الأوصياء ، وأنا وأنت من شجرة واحدة ] ، ولولانا لم يخلق الجنة والنار ولا الأنبياء ولا الملائكة . كفاية الأثر ص ۱۵۷ باب ما روي عن امير المومنين من النصوص سپس (رسول خدا) به من فرمودند : اي علي تو امام و خليفه بعد از من هستي ؛ دشمن تو دشمن من و دوست تو ، دوست من است ؛ و تو پدر نوه من و همسر دختر من هستي ؛ امامان پاك از نسل تو هستند ؛ پس من سرور انبيا هستم و تو سرور جانشينان ؛ و من و تو از يك درخت هستيم ؛ و اگر ما نبوديم بهشت و دوزخ و انبيا و ملائكه آفريده نمي شدند . اين بود مقداري از روايات شيعه و سني در مورد روايت لولاك لما خلقت الافلاك و روايات شبيه به آن و اقرار به صحيح بودن آن حتي از برخي علماي اهل سنت . موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)
|