درباره ما

آیا رجعت را می شود با آیات و روایات ثابت کرد ؟
کد سؤال: ۱۰۳۰۴امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت خاصه »امام زمان و مهدویت »رجعت
تعداد بازدید: ۷۷۳
آیا رجعت را می شود با آیات و روایات ثابت کرد ؟

سؤال كننده : مهدي مرتضوي

پاسخ :

شكي نيست كه اعتقاد به رجعت ، يكي از ويژگي هاي مذهب حقه شيعه است كه مي توان آن را با دلايل قطعي ثابت كرد . قبل از ورود به اين دلايل ، بايد حقيقت رجعت را شناخت .

حقيقت رجعت در نزد شيعه :

رجعت ، يكي از اتفاقاتي است كه در زمان ظهور حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف رخ خواهد داد . بر اساس اين عقيده ، گروهي از مؤمنين براي رسيدن به ثواب نصرت اولياي خدا و ديدن دولتي كه سال ها انتظار آن را كشيده اند ، بر مي گردند تا از ديدن دولت عدل و قسط لذت ببرند . و از طرف ديگر ، گروهي از منافقين كه آمدن اين دولت را انكار كرده و كردار هاي زشتي انجام داده اند ، باز مي گردند تاعقوبت اعمال خويش را در همين جهان بچشند و دچار خفت و خواري شوند .

مرحوم شيخ مفيد رحمت الله عليه در اين باره مي فرمايد :

والرجعة إنما هي لممحضي الإيمان من أهل الملة وممحضي النفاق منهم .

المسائل السروية، الشيخ المفيد ، ص۳۵ .

رجعت ، از طرفي براي كساني از امت اسلام است كه ايمان خالص و بالاترين مرحله ايمان را دارا هستند و از طرف ديگر براي افرادي از منافقين است كه در بالاترين مرحله نفاق قرار داشته اند .

و سيد مرتضي رضوان الله تعالي عليه مي گويد :

اعلم أن الذي تذهب الشيعة الإمامية إليه أن الله تعالي يعيد عند ظهور إمام الزمان المهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) قوماً ممن كان قد تقدم موته من شيعته ليفوزوا بثواب نصرته ومعونته ومشاهدة دولته، ويعيد أيضاً قوماً من أعدائه؛ لينتقم منهم فيلتذوا بما يشاهدون من ظهور الحق وعلو كلمة أهله .

رسائل السيد المرتضي ، ج۱ ص۱۲۵، إعداد: السيد مهدي الرجائي .

عقيده شيعه اماميه در باره رجعت آن است كه خداوند متعال در هنگام ظهور امام زمان مهدي عليه السّلام مردمي از شيعيان آن حضرت را كه پيش از او از دنيا رفته اند ، به دنيا برمي گرداند ، تا به ثواب ياري او و مساعدت وي و مشاهده دولت آن حضرت فائز گردند . همچنين مردمي از دشمنان آن حضرت را نيز زنده مي گرداند ، تا از آن ها انتقام گيرد . و آن ها نيز از مشاهده ظهور حق و بالا گرفتن دين پيروان حق ، زجر بكشند .

و مرحوم طبرسي رحمت الله عليه نيز مي گويد :

وقد تظافرت الأخبار عن أئمة الهدي من آل محمد ( صلي الله عليه وآله وسلم ) في أن الله تعالي سيعيد عند قيام المهدي قوماً ممن تقدم موتهم من أوليائه وشيعته ليفوزا بثواب نصرته ومعونته ويبتهجوا بظهور دولته، ويعيد أيضاً قوماً من أعدائه لينتقم منهم وينالوا بعض ما يستحقونه من العذاب في القتل علي أيدي شيعته والذل والخزي بما يشاهدون من علو كلمته .

مجمع البيان، الطبرسي ، ج۷ ص۳۶۷ .

روايات بسياري از ائمه اهل بيت عليهم السلام به ما رسيده است كه به زودي خداوند در زمان قيام حضرت مهدي عليه السلام قومي از شيعيان او را بر مي گرداند كه پيش از او از دنيا رفته اند تا به ثواب ياري و همراهي آن حضرت رسيده و از ديدن دولت او لذت ببرند و نيز قومي از دشمنان او را بر مي گرداند تا از آن ها انتقام بگيرد و به خاطر كشتن

اعتقاد به رجعت سبب شده است كه در طول تاريخ شيعيان مورد طعن قرار بگيرند ؛ به طوري كه اگر يك راوي هر چند هم موثق باشد ؛ اما چون قائل به رجعت بوده ، علماي جرح و تعديل اهل سنت او را از كار مي اندازند ؛ مثلا مسلم بن حجاج در مقدمه صحيح مسلم نقل مي كند :

حَدَّثَنَا أَبُو غَسَّانَ مُحَمَّدُ بْنُ عَمْرٍو الرَّازِيُّ سَمِعْتُ جَرِيرًا يَقُولُ لَقِيتُ جَابِرَ بْنَ يَزِيدَ الْجُعْفِيَّ فَلَمْ أَكْتُبْ عَنْهُ كَانَ يُؤْمِنُ بِالرَّجْعَةِ .

ابو غسّان مي گويد كه از جرير شنيدم كه مي گفت : با جابر بن يزيد جعفي ملاقات كردم ؛ ولي روايتي از او نقل نمي كنم ؛ چرا كه او به رجعت ايمان دارد .

با اين كه به صراحت مي گويد كه در نزد او بيش از هفتاد هزار روايت بوده است !

سَمِعْتُ جَابِرًا يَقُولُ عِنْدِي سَبْعُونَ أَلْفَ حَدِيثٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَنْ النَّبِيِّ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ كُلُّهَا .

صحيح مسلم ، ج ۱ ، ص ۱۵ - ۱۶ .

از جابر شنيدم كه مي فرمود : هفتاد هزار حديث در نزد من است كه تمامي آن ها را امام صادق عليه السلام از پيامبر نقل كرده است .

براي اثبات صحت اعتقاد به رجعت ، دلايل فراواني از قرآن و سنت وجود دارد ؛ به طوري كه مرحوم علامه مجلسي رحمت الله عليه در ج۵۳ بحار الأنوار ده ها روايت را در اين باب نقل مي كند . ما ابتدا شواهد قرآني و بعد روايات را نقل خواهيم كرد .

شواهد قرآني بر امكان رجعت :

در قرآن كريم ، آياتي وجود دارد كه عقيده به رجعت را ثابت مي كند :

۱. از هر امتي ، گروهي را محشور مي شود :

خداوند حكيم در سوره مباركه نمل ، آيه ۸۳ مي فرمايد :

وَيَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا مِمَّنْ يُكَذِّبُ بِآَيَاتِنَا فَهُمْ يُوزَعُونَ .

روزي خواهد آمد كه از هر گروه ، دسته اي را برمي انگيزيم ، از كساني كه آيات ما را تكذيب مي كنند .

خداوند در اين آيه به صراحت مي گويد كه ما گروهي از ستمكاران را برمي انگيزيم ، نه همه آن ها را . به طور قطع اين حشر ، نمي تواند حشر روز قيامت باشد ؛ چرا كه حشر روز قيامت همگاني است و احدي باقي نمي ماند ، مگر اين كه در روز قيامت محشور مي شود و نتيجه اعمال خود را خواهد ديد . اين مطلب از بسياري از آيات قرآن كريم قابل استفاده است ؛ مثلاً خداوند در سوره كهف ، آيه ۴۷ مي فرمايد :

وَحَشَرْنَاهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنْهُمْ أَحَدًا .

آنها را برانگيختيم ، هيچ كس را فروگذار ننموديم .

يا در سوره نمل ، آيه ۸۷ مي فرمايد :

وَيَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَفَزِعَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شَاءَ اللَّهُ وَكُلٌّ أَتَوْهُ دَاخِرِينَ

روزي كه در صور دميده مي شود ، تمامي كساني كه در آسمان و زمين هستند دروحشت و هراس فـرو مـي رونـد ، مـگـر كـساني كه خدا خواسته مورد عنايت خاص اوباشند . پس همگي در پيشگاه حضرت حق با فروتني حضور دارند .

بنابراين ، مراد خداوند از « وَيَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا » نمي تواند حشر روز قيامت باشد ؛ پس منظور از آن چيزي نيست ؛ مگر همان رجعتي كه شيعيان به آن اعتقاد دارند .

۲. دو بار زنده شدن ، بعد از دو بار مردن

خداوند در آيه ۱۱ سوره غافر مي فرمايد :

قَالُوا رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَأَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ فَاعْتَرَفْنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلْ إِلَي خُرُوجٍ مِنْ سَبِيلٍ .

در روز واپـسين كافران گويند : خداوندا ! ما را دو بار ميراندي و دو بار زنده كردي ؛ پس اينك كه ما به گناهان خويش گردن نهاده ايم ، براي بيرون شدن از اين گرفتاري راه چاره اي هست ؟

در ايـن آيه ، خداوند از دو بار ميراندن و دو باز زنده شدن سخن گفته ا ست ، كه هر ميراندن ، حيات سابقي را مي رساند ؛ همانگونه كه دوبار زنده شدن ، مرگ پيشين را حكايت مي كند . مـيـرانـدن نـخست ، پس از حيات دنيوي ، و مرگ دوم ، پس از حيات در رجعت است ؛ چنانكه احيا نخست ، در رجعت ، و احيا دوم در روز واپسين است .

۳ . زنده شدن اصحاب كهف :

يكي از دلايل صحت و امكان رجعت ، زنده شدن اصحاب كهف ، بعد از ۳۰۰ سال است كه خداوند در سوره كهف به آن تصريح مي كند :

وَتَحْسَبُهُمْ أَيْقَاظًا وَهُمْ رُقُودٌ ... وَكَذَلِكَ بَعَثْنَاهُمْ لِيَتَسَاءَلُوا بَيْنَهُمْ . الكهف / ۱۸ و ۱۹ .

گمان مي بري كه آنان بيدارند ، در حالي كه آنان آرميده اند ... اين چنين آنان رابرانگيختم تا ميان خود گفتگو كنند .

وَكَذَلِكَ أَعْثَرْنَا عَلَيْهِمْ لِيَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَأَنَّ السَّاعَةَ لَا رَيْبَ فِيهَا . الكهف / ۲۱ .

اين چنين ، ديگران را بر آنان دلالت نموديم ، تا بدانند وعده خداوند ، درباره رستاخيز ، حق است ، و هنگامه قيامت هر آينه آمدني است و جاي شك در آن نيست .

وَلَبِثُوا فِي كَهْفِهِمْ ثَلَاثَ مِئَةٍ سِنِينَ وَازْدَادُوا تِسْعًا . الكهف / ۲۵ .

آنان در غارشان سيصد سال درنگ نمودند ، و نه سال بر آن افزودند .

۴ . داستان عزير :

أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَي قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَي عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّي يُحْيِي هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِئَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِئَةَ عَامٍ فَانْظُرْ إِلَي طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَانْظُرْ إِلَي حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آَيَةً لِلنَّاسِ وَانْظُرْ إِلَي الْعِظَامِ كَيْفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَي كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ . البقره / ۲۵۹ .

يا همانند كسي كه از كنار يك روستاي ويران شده عبور كرد ، در حالي كه سقفهاي آن فروريخته بـود، و مـردم آن مرده و استخوان ها پوسيده و پراكنده شده بود ، با خودگفت : چگونه خدا ، اينها را پـس از مـرگ زنـده مـي كند. در اين هنگام ، خدا او را يكصدسال ميراند ، سپس برانگيخت ، و به او گـفت : (نوايي شنيد) چه قدر درنگ كردي .گفت : يك روز يا پاره اي از روز ، به او گفت : نه بلكه يـكصد سال درنگ كردي . پس نگاه كن به خوردني و آشاميدني خود كه همراه داشتي ، هيچ گونه فرسودگي در آن رخ نداده ؛ ولي به الاغ خود نگاه كن كه چگونه فرسوده و از هم گسيخته شده ... كه ماتو را ، زنده شدن تو پس از يكصد سال مردن را - نشانه اي براي مردم قرار دهيم ( از تو شنيده باور كنند كه زنده شدن مردگان حق است ) اكنون به استخوانهاي پوسيده و از هم گسيخته الاغ خـود نـگـاه كـن ، تا چگونه آنها را فرآورده استوار مي سازيم ، سپس گوشت بر آن مي پوشانيم . پس هـنـگامي كه اين حقايق بر او آشكار گرديد ، گفت : هرآينه مي دانم خداوند بر همه كاري توانايي دارد .

۵. هفتاد هزار خانوار فراري از طاعون :

يكي ديگر از دلايل صحت و امكان رجعت در اين امت ، داستان هفتاد هزار خانوار فراري از طاعون است كه دچار مرگ ناگهاني شدند ، و سپس با دعاي حزقيل ، سومين وصي حضرت موسي ، زنده شدند . خداوند ، در قرآن كريم داستان را اين گونه نقل مي كند :

أَلَمْ تَرَ إِلَي الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَي النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ . البقره / ۲۴۳ .

آيا نديده اي ( ندانسته اي) گروهي را كه از ترس مرگ از خانه هاي خود بيرون شدند (به بـهـانه بيماري طاعون از شركت در جنگ و جهاد خودداري نمودند) خداوند فرمان مرگ آنان را صـادر نـمـود ، سـپـس ، بر اثر دعاي پيغمبري عظيم الشان ، آنان را زنده نمود . خداوند نسبت به بندگان خود بخشاينده است گرچه بيشتر مردم سپاس نمي دارند .

گـويـنـد: اينان هفتاد هزار خانوار بودند كه از ترس مرگ ، بيماري طاعون را بهانه قراردادند، در جهاد شركت نجستند، و از خانه هايشان بيرون شدند. آنگاه در راه ، مرگ همگي فرارسيد . و بر دست سومين وصي حضرت موسي عليه السلام زنده شدند ، و اينان گروهي از بني اسرائيل بودند .

مرحوم طبرسي در تفسر مجمع البيان در اين باره مي گويد :

هؤلاء ( الذين خرجوا من ديارهم ) قيل : هم من قوم بني إسرائيل ، فروا من طاعون وقع بأرضهم ، عن الحسن . وقيل : فروا من الجهاد ، وقد كتب عليهم .

تفسير مجمع البيان ، الشيخ الطبرسي ، ج ۲ ، ص ۱۳۲ .

اينان ، كساني از قوم بني اسرائيل بودند كه از ترس طاعون فرار كردند . حسن گفته ، آن ها از جهادي كه بر آن ها واجب بود فرار كرده بودند .

۶. هفتاد نفر از اصحاب موسي عليه السلام دو باره زنده شدند :

اين داستان را بارها شنيده ايد كه حضرت موسي هفتاد نفر از اصحاب خود را به ميعاد گاهش در كوه طور برد ؛ اما آن ها بعد از ديدن معجزات فراوان ، بازهم بر لجاجت خويش پافشاري و حتي درخواست كردند كه خداوند را با همين چشم ظاهري ببينند كه خداوند عذاب خود را بر آنان نازل كرد و آنان بر اثر صاعقه از بين رفتند . حضرت موسي عليه السلام دعا كرد و آنان دو باره زنده شدند . خداوند داستان را اين گونه نقل مي كند :

وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَي لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّي نَرَي اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَأَنْتُمْ تَنْظُرُونَ . ثُمَّ بَعَثْنَاكُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ .

ياد بياوريد هنگامي را كه به موسي گفتيد : ايمان نمي آوريم ، تا خدا را بالعيان ببينيم ... پس صاعقه شـمـا را فراگرفت ، در حالي كه نظاره مي كرديد ، در مقابل اين عقوبت كاري نميتوانستيد انجام دهيد ، آنگاه شما را پس از مرگتان برانگيختيم باشد تا سپاسگزار باشيد .

۷. زنده شدن ، كشته اي از بني اسرائيل :

كشته اي در ميان بني اسرائيل پيدا شد كه مشخص نبود چه كسي او را كشته است و هر كس گناه آن را به گردن ديگري مي انداخت ؛ تا اين كه از جانب خداوند وحي رسيد كه گاوي را سر ببرند و بيخ دم او را به جنازه بزنند تا او زنده شده و قاتل خويش را رسوا سازد .

وَإِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسًا فَادَّارَأْتُمْ فِيهَا وَاللَّهُ مُخْرِجٌ مَا كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ . فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا كَذَلِكَ يُحْيِي اللَّهُ الْمَوْتَي وَيُرِيكُمْ آَيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ . البقره / ۷۲ و ۷۳ .

بـه يـاد آوريد هنگامي كه فردي را كشتيد و گناه كشتن او را به گردن يكديگرمي افكنديد ، ولي خداوند آنچه را پنهان مي ساختيد آشكار مي سازد . پس فرمان داديم (تا گاوي را كشته ) و قسمتي از آن را (كـه همان بيخ دم او باشد) به كشته بزنيدتا (با اذن خدا) زنده گردد . اين چنين است كه خداوند مردگان را زنده مي كند ، و دلائل خود را براي شما آشكار مي سازد ، باشد تا انديشه كنيد .

۸ . رجعة اولاد ايوب :

در تفاسير ، در باره آيه ذيل آمده است :

وَوَهَبْنَا لَهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنَّا وَذِكْرَي لِأُولِي الْأَلْبَابِ . ص / ۴۳ .

و خانواده اش را به او بخشيديم ، و همانند آن ها را بر آنان افزوديم ، تا رحمتي از سوي ما باشد و تذكّري براي انديشمندان .

كه خداوند فرزندان حضرت ايوب را بعد از آني كه همه آن ها را از دنيا برده بود ، به او بازگرداند و تا سال ها بعد با آن حضرت زندگي كردند .

در تفسير جلالين آمده است :

أي أحيا الله له من مات من أولاده ورزقه مثلهم .

تفسير الجلالين ، المحلي ، السيوطي ، ص ۶۰۳ .

يعني خداوند هم فرزنداني را كه مرده بود بازگرداند و هم مثل آن فرزندان را به او ارزاني داشت .

بغوي در تفسير خود به نقل از ابن عباس مي نويسد :

ان الله رد علي المرأة شبابها فولدت له ستة و عشرين ذكراً

خداوند جواني همسر ايوب را بازگرداند و پس از آن ۲۶ پسر براي او به دنيا آورد .

بسياري از مفسران اهل سنت ؛ از جمله : ابن كثير ، سيوطي ، ابن أبي حاتم ، شوكاني و ... گفته اند :

ورد الله عليه ماله وولده عيانا ومثلهم معهم .

تفسير ابن أبي حاتم ، ابن أبي حاتم الرازي ، ج ۱۰ ، ص ۳۲۴۵ و تفسير ابن كثير ، ابن كثير ، ج ۳ ، ص ۱۹۸ - ۱۹۹ و الدر المنثور ، جلال الدين السيوطي ، ج ۵ ، ص ۳۱۱ و فتح القدير ، الشوكاني ، ج ۴ ، ص ۴۳۹ .

خداوند اموال و فرزندان ايوب را عينا به او بازگردانده و مثل آن ها را نيز به وي ارزاني داشت .

وقتي ثابت شود كه بازگشت بعد از مرگ به دنيا در امت هاي گذشته و نيز در امت اسلام اتفاق افتاده و ده ها روايت صحيح از ائمه اطهار عليهم السلام نيز اين مسأله را تأييد كنند ، چه مانعي مي تواند از اعتقاد به رجعت جلوگيري نمايد ؟ مگر نه اين كه اهل سنت بسياري از عقائد خودشان را از رواياتي گرفته اند كه سر منشأ همه آن ها اسرائيلياتي است كه توسط كعب الأحبار ها وارد عقائد اهل سنت شده است ؛ همانند عقيده به تجسيم ،

آيه اي كه بر بطلان رجعت استناد شده است :

عثمان الخميس براي بطلان عقيده رجعت و تضاد آن با قرآن ، به اين آيه استناد كرده است :

حَتَّي إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ . لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَي يَوْمِ يُبْعَثُونَ . المؤمنون / ۹۹ _ ۱۰۰ .

زمـانـي كـه مرگ يـكـي از آنـان را فرارسد ، گويد : پروردگارا ! مرا بازگردان ، تا آنچه را فروگذار كرده ام كار نيك انجام دهم ؛ ولي چنين نيست ، اين سخني است كه او برزبان مي راند ، ( و اگـر بـازگـردد كـارش هـمـچون گذشته است ) و پشت سر آنان جهان ميانه اي است (برزخ ) تا هنگامه قيامت .

به احتمال زياد ، مخالفين رجعت ، كلمه : « كلا » را به به درخواست رجعت از سوي كافرين برگردانده است ؛ در حالي كه چنين نيست . خداوند نمي گويد كه : هرگز آن ها را بر نمي گردانيم ؛ بلكه خداوند مي گويد : حتي اگر آن ها را برگردانيم ، عمل صالح انجام نمي دهند و همانند گذشته بر ستمكاري خود اصرار مي ورزند . شاهد بر مطلب آيه ۲۸ سوره انعام است كه خداوند مي فرمايد : اگر آن ها را برگردانيم ، دو باره به همان كار هايي كه از قبل انجام مي دادند ، برمي گردند .

وَلَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ . انعام آيه ۲۸ .

و اگر بازگردند ، به همان اعمالي كه از آن نهي شده بودند بازمي گردند .

چنانچه مفسر بزرگ اهل سنت ، ابن كثير سلفي دمشقي در ذيل آيه مي نويسد :

كلا أي لأنها كلمة أي سؤاله الرجوع ليعمل صالحا هو كلام منه وقول لا عمل معه ولو رد لما عمل صالحا ولكان يكذب في مقالته هذه كما قال تعالي « ولو ردوا لعادوا لما نهوا عنه وإنهم لكاذبون » .

منظور ابن كثير اين است كه : كلمه « كلا » يعني اين كه آن ها از خداوند مي خواهند كه به دنيا بازگردند تا عمل صالح انجام دهند و خداوند مي فرمايد كه اگر آن ها را برگردانيم ، بازهم عمل صالح انجام نخواهند داد و آن ها دروغ مي گويندد چنانكه خداوند فرموده است : " و اگر بازگردند ، به همان اعمالي كه از آن نهي شده بودند بازمي گردند" .

بعد براي تأييد اين نظريه ، مي نويسد :

وقال عمر بن عبد الله مولي غفرة : إذا قال الكافر « رب ارجعون لعلي أعمل صالحا » يقول الله تعالي كلا كذبت .

تفسير ابن كثير ، ج ۳ ، ص ۲۶۶

و قرطبي ، از مفسران بنام اهل سنت نيز همين قول را ذكر مي كند :

وقيل : لو أجيب إلي ما يطلب لما وفي بما يقول ، كما قال : « ولو ردوا لعادوا لما نهوا عنه » .

تفسير القرطبي ، ج ۱۲ ، ص ۱۵۰ .

اگر خداوند دعاي اينها را اجابت كند و اينها برگردند ، به گفته خودشان وفا نمي كنند ؛ چنانكه آيه ( و لو ردوه لعادوا لما نهوا عنه ) به اين مطلب اشاره دارد .

و شوكاني ، يكي ديگر از مفسران بزرگ اهل سنت نيز همين احتمال را ذكر مي كند :

أو المعني : أنه لو أجيب إلي ذلك لما حصل منه الوفاء كما في قوله « ولو ردوا لعادوا لما نهوا عنه » .

فتح القدير ، ج ۳ ، ص ۴۹۸ .

[كلا] به اين معنا است كه اگر به سخن آن ها گوش داده شود و آن ها را به دنيا برگردانند ، به وعده اي كه داده اند وفا نخواهند كرد ؛ چنانچه در آيه ديگر مي فرمايد : " و اگر بازگردند، به همان اعمالي كه از آن نهي شده بودند بازمي گردند " .

رواياتي از طريق اهل بيت عليهم السلام بر صحت رجعت :

۱. قال علي بن إبراهيم وحدثني أبي عن أبي عمير عن عبد الله بن مسكان عن أبي عبد الله عليه السلام في قوله تعالي ( وإذ اخذ الله ميثاق النبيين لما اتينكم من كتاب وحكمة ثم جاء كم رسول مصدق لما معكم لتؤمنن به ولتنصرنه ) قال ما بعث الله نبيا من ولدن آدم عليه السلام الا ويرجع إلي الدنيا فينصر أمير المؤمنين ( ع ) وهو قوله لتؤمنن به يعني برسول الله صلي الله عليه وآله ولتنصرنه يعني أمير المؤمنين عليه السلام .

امام صادق عليه السلام در باره قول خداوند تبارك وتعالي « وإذ اخذ الله ميثاق النبيين لما اتينكم من كتاب وحكمة ثم جاء كم رسول مصدق لما معكم لتؤمنن به ولتنصرنه » فرمودند : نيست فرزندي از فرزندان حضرت آدم كه پيامبر بوده باشد ؛ مگر اين كه به دنيا برمي گردد و امير المؤمنين عليه السلام را ياري مي كند . و اين همان گفته خداوند « لتؤمنن به ؛ تا به او ايمان بياورند » است كه مراد از آن ايمان به رسول خدا صلي الله عليه و آله است و نيز مراد خداوند از « ولتنصرنه ؛ تا او را ياري كنند » ياري امير المؤمنين عليه السلام است .

مختصر بصائر الدرجات ، الحسن بن سليمان الحلي ، ص ۴۲ .

۲. سعد ، عن ابن يزيد ، وابن أبي الخطاب واليقطيني وإبراهيم بن محمد جميعا ، عن ابن أبي عمير ، عن ابن أذينة ، عن محمد بن الطيار ، عن أبي عبد الله عليه السلام في قول الله عز وجل : « ويوم نحشر من كل أمة فوجا » فقال : ليس أحد من المؤمنين قتل إلا سيرجع حتي يموت ولا أحد من المؤمنين مات إلا سيرجع حتي يقتل .

محمد بن طيار گويد : امام صادق عليه السلام در باره آيه « ويوم نحشر من كل أمة فوجا » فرمودند : مؤمني كشته نمي شود ؛ مگر اين كه به دنيا بر مي گردد تا بميرد و مؤمنين نمي ميرد ؛ مگر اين كه به دنيا بر مي گردد تا كشته شود .

بحار الأنوار ، العلامة المجلسي ، ج ۵۳ ، ص ۴۰ .

۳. سعد ، عن ابن عيسي ، عن الأهوازي ، عن حماد بن عيسي عن الحسين بن المختار ، عن أبي بصير قال : قال لي أبو جعفر عليه السلام : ينكر أهل العراق الرجعة ؟ قلت : نعم ، قال : أما يقرؤن القرآن « ويوم نحشر من كل أمة فوجا » .

ابي بصير نقل مي كند كه اما باقر عليه السلام از من سؤال كرد : آيا اهل عراق رجعت را انكار مي كنند ؟ عرض كردم : بلي . امام فرمود : آيا در قرآن نخوانده اند : ما از هر امتي ، گروهي را بر مي انگيزيم ؟ .

۴. سئل الإمام أبو عبد الله عليه السلام عن قوله « ويوم نحشر من كل أمة فوجا » قال : ما يقول الناس فيها ؟ قلت : يقولون : إنها في القيامة ، فقال أبو عبد الله عليه السلام : أيحشر الله في القيامة من كل أمة فوجا ويترك الباقين ؟ إنما ذلك في الرجعة فأما آية القيامة فهذه « وحشرناهم فلم نغادر منهم أحدا » إلي قوله « موعدا »

از امـام صادق (ع )، درباره آيه « ويوم نحشر من كل امة فوجا » سوال شد ، فرمود : مردم درباره آن چـه مـي گـويند ؟ گفتند : مي گويند درباره قيامت است . فرمود : آيا در روز قيامت از هر گروهي دسـتـه اي برانگيخته مي شوند، و بقيه وانهاده مي شوند ؟ نه ، چنين نيست ، اين آيه مربوط به رجعت است ، اما آيه قيامت آيه « وحشرناهم فلم نغادر منهم احدا » است .

بحار الأنوار ، العلامة المجلسي ، ج ۵۳ ، ص ۵۱ .

۵. حدثني أبي قال : حدثني ابن أبي عمير ، عن المفضل ، عن أبي عبد الله عليه السلام في قوله « ويوم نحشر من كل أمة فوجا » قال : ليس أحد من المؤمنين قتل إلا يرجع حتي يموت ، ولا يرجع إلا من محض الايمان محضا أو محض الكفر محضا .

امام صادق عليه السلام در باره قول خداوند : « ويوم نحشر من كل أمة فوجا » فرمود : هيچ مؤمنين نيست كه كشته شده باشد ؛ مگر اين كه به دنيا بر مي گردد تا بميرد . بازنمي گردد جز كساني كه خالصا ايمان آورده باشند يا كفر ورزيده اند.

بحار الأنوار ، العلامة المجلسي ، ج ۵۳ ، ص ۵۳ .

۶. حدثنا تميم بن عبد الله بن تميم القرشي رضي الله عنه قال : حدثني أبي قال : حدثنا أحمد بن علي الأنصاري عن الحسن بن الجهم قال : حضرت مجلس المأمون يوما وعنده علي بن موسي الرضا عليه السلام وقد اجتمع الفقهاء وأهل الكلام من الفرق المختلفة فسأله بعضهم ... فقال المأمون : يا أبا فما تقول في الرجعة فقال الرضا عليه السلام : إنها لحق قد كانت في الأمم السالفة ونطق به القرآن وقد قال رسول الله ( ص ) يكون في هذه الأمة كل ما كان في الأمم السالفة حذو النعل بالنعل والقذة بالقذة قال عليه السلام : إذا خرج المهدي من ولدي نزل عيسي بن مريم عليه السلام فصلي خلفه وقال عليه السلام : إن الاسلام بدأ غريبا وسيعود غريبا فطوبي للغرباء قيل : يا رسول الله ثم يكون ماذا ؟ قال ثم يرجع الحق إلي أهله .

عيون أخبار الرضا (ع) ، الشيخ الصدوق ، ج ۱ ، ص ۲۱۷ - ۲۱۸ .

خـلـيفه مامون عباسي ، از امام علي بن موسي الرضا (ع )، پرسيد: درباره رجعت چه مي گويي . فرمود: رجـعـت حـق اسـت ، در امتهاي گذشته بوده ، و قرآن از آن ياد كرده . پيغمبر اكرم (ص )فرموده : هـرآنـچـه در امـتهاي پيشين واقع شده نظير آن در اين امت نيز واقع مي شود.نيز فرموده : هنگام ظهور مهدي (عج )، عيسي (ع ) از آسمان فرود مي آيد و به وي اقتدا مي كند. بـاز فـرمـوده : اسـلام غـريب بود، و به غربت بازمي گردد، خوشا باد غريبان را.پرسيدند: آنگاه چه مي شود. فرمود: حق به اهلش بازمي گردد .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)

* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

بازگشت