درباره ما

آیا در منابع شیعه روایت معتبری درباره معجزات پیامبر (ص) نقل شده است؟
کد سؤال: ۱۰۳۸۹نبوت »معجزه
تعداد بازدید: ۱۱۲۷
آیا در منابع شیعه روایت معتبری درباره معجزات پیامبر (ص) نقل شده است؟

سوال کننده: محمد

با توجه به اينکه معجزات فراواني از پيامبر صلي الله عليه و آله نقل شده است در اين خصوص مي‌خواستم چند روايت معتبر از منابع شيعه برايم نقل کنيد؟

پاسخ:

در خصوص معجزات پيامبر صلي الله عليه وآله و حتي ائمه عليهم السلام در منابع اهل سنت و شيعه، موارد فراواني ذکر شده است که در مقاله جداگانه‌اي به معجزات ائمه عليهم السلام آنهم در منابع اهل سنت، پرداخته شده است که به زودي در سايت قرار داده مي‌شود اما از آنجا که سوال شما در خصوص معجزات پيامبر خاتم صلي الله عليه و آله مي‌باشد، به عنوان نمونه به چند مورد، با سند معتبر اشاره مي‌کنيم:

روايت اول: اطاعت دو درخت از پيامبر (ص) و ايمان آوردن شخصي

محمد بن حسن صفار روايت معتبري را در اين خصوص نقل مي‌کند که شخص غير مسلماني از پيامبر صلي الله عليه و آله معجزه خواست تا ايمان بياورد تا اينکه حضرت به دو درخت که در کنارش بودند دستور داد تا از جاي خود حرکت کنند آنها نيز حرکت کردند آن شخص با ديدن اين معجزه ايمان آورد:

حدثنا أحمد بن محمد عن الحسين بن سعيد و علي بن الحكم جميعا عن محمد بن أبي عمير عن حماد بن عثمان عن أبي عبد الله ع قال: إن من الناس من يؤمن بالكلام و منهم من لا يؤمن إلا بالنظر إن رجلا أتى النبي ص فقال له أرني‏ آية فقال رسول الله ص لشجرتين اجتمعا فاجتمعتا ثم قال تفرقا فافترقا و رجع كل واحدة منهما إلى مكانهما قال فآمن الرجل‏

امام صادق عليه السلام مي فرمايند: برخي از مردم به وسيله‌ي سخن، ايمان مي‌آورند و برخي ديگر جز با ديدن معجزه ايمان نمي‌آورند. روزي مردي به محضر رسول خدا رسيد و به ايشان گفت: معجزه‌اي نشانم بده. رسول خدا به دو درختي که در کنار وي بودند گفتند: کنار هم قرار بگيريد آن دو درخت در کنار يکديگر قرار گرفتند. سپس به آن دو درخت دستور داد تا از يکديگر فاصله بگيرند و آن دو فاصله گرفتند و هر کدام در جاي سابق خود مستقر شدند. آنگاه آن مرد ايمان آورد.

الصفار ، محمد بن الحسن بن فروخ وفات : ۲۹۰ ، بصائر الدرجات، ص ۲۷۳، تحقيق : تصحيح وتعليق وتقديم: الحاج ميرزا حسن كوچه باغي سال چاپ : ۱۴۰۴ - ۱۳۶۲ ش ناشر : منشورات الأعلمي – طهران چاپخانه : مطبعة الأحمدي - طهران

بررسي سند: احمد بن محمد

نام وي أحمد بن محمد بن عيسى‏ مي‌باشد که داراي توثيقات فراوان است

نجاشي گويد:

أبو جعفر رحمه الله شيخ القميين و وجههم و فقيههم غير مدافع

ابوجعفر از چهرهاي شيخ و سرشناس و فقيه قم بود که در برابرش کسي نبود( يکه تاز )

رجال ‏النجاشي، ص‏۸۳

شيخ طوسي درباره او گويد:

الأشعري القمي ثقة له كتب.

رجال‏الطوسي/أصحاب‏أبي‏الحسن.../باب‏الهمزة/۳۵۱

وي همچنين در جاي ديگر گويد:

در فهرست نيز گويد:

أحمد بن محمد بن عيسى... أبو جعفر هذا شيخ قم و وجهها و فقيهها غير مدافع ....لقي أبا الحسن الرضا عليه السلام. و صنف كتبا

احمد بن محمد شيخ قمي است و از چهرهاي سرشناس و فقيهي بود که در برابرش کسي نبود( يکه تاز ) وامام رضا عليه السلام را ملاقات کرده و کتابهايي را تصنيف کرده است.

فهرست‏ الطوسي، اب‏الهمزة/باب‏أحمد/۶۰

ابن داود درباره وثاقت او گويد:

أحمد بن محمد بن عيسى ..... شيخ قم و وجهها و فقيهها غير مدافع له كتب [كش‏]: ... كان شيخ القميين و رئيسهم و فقيههم لقي أبا جعفر الثاني عليه السلام و أبا الحسن الثالث عليه السلام.

احمد بن محمد بن عيسي ...شيخ قم و سرشناس و فقيه يگانه بود ....او شيخ و رئيس وفقيه قمي‌ها بود.

رجال ‏ابن‏داود/الجزءالأول‏من.../باب‏الهمزة/۴۳

علامه حلي نيز گويد:

أحمد بن محمد بن عيسى ....و أبو جعفر شيخ قم و وجهها و فقيهها غير مدافع و كان أيضا الرئيس الذي يلقي السلطان بها و لقي أبا الحسن الرضا عليه السلام و أبا جعفر الثاني و أبا الحسن العسكري عليهما السلام و كان ثقة و له كتب ذكرناها في الكتاب الكبير.

..او فقيه قم و ثقه بود شرشناس، و فقيه بود امام رضا، امام جواد، امام عسکري عليهم السلام را ملاقات کرده و مورد اطمينان بود.

الخلاصة للحلي/الفصل‏الأول‏ في‏الهمزة/الباب‏السابع‏أحمدص۱۳

حسين بن سعيد

نام وي حسين بن سعيد بن حماد مي‌باشد

شيخ طوسي درباره او گويد:

الحسين بن سعيد بن حماد بن سعيد بن مهران من موالي علي بن الحسين عليهما السلام الأهوازي ثقة

فهرست ‏الطوسي /ص‏۱۵۰

در رجال نيز گويد:

المصنفات الأهوازي ثقة

رجال ‏الطوسي /ص‏۳۵۵

علامه حلي نيز مي‌نويسد:

ثقة عين جليل القدر

الخلاصة للحلي /ص‏۴۹

علي بن حکم

علي بن حکم انباري در رجال چنين توثيق شده است

شيخ طوسي گويد:

ثقة جليل القدر

او ثقه و جليل القدر است

فهرست‏الطوسي /ص‏۲۶۴

علامه حلي نيز مي‌نويسد:

ثقة جليل القدر

الخلاصةللحلي /ص‏۹۳

البته علي بن حکم و حسين بن سعيد روايت را هر دو باهم از ابن ابي عمير نقل کرد‌ه‌اند.

ابن ابي عمير

وي از اصحاب اجماع مي‌باشد

نجاشي در باره ايشان آورده است:

محمد بن أبي عمير زياد بن عيسى أبو أحمد الأزدي ... ، جليل القدر عظيم المنزلة فينا وعند المخالفين .

محمد بن ابي عمير ... يك شخصيت جليل القدر و بزرگ منزلت در نزد ما و اهل سنت است.

رجال النجاشي - النجاشي - ص ۳۲۶

شيخ طوسي نير در رجال او را توثيق کرده است:

ثقة

رجال‏الطوسي ، ص‏۳۶۵

کشي او را از اصحاب اجماع دانسته و گويد:

أجمع أصحابنا على تصحيح ما يصح عن هؤلاء و تصديقهم و أقروا لهم بالفقه و العلم و هم ستة نفر

گروه اماميه اجماع و اتفاق دارند بر پذيرش و راست انگاشتن سخن و روايت آنها و بر فقه و علم آنها اقرار کرده‌اند و آنها شش نفرند

رجال‏الكشي ، ص‏۵۵۶

حماد بن عثمان بن عمرو

او از اصحاب اجماع به شمار مي‌رود؛ يعني از کساني است که اگر روايتي با سند صحيح به او منتهي شود، تمام شيعيان بر قبول و تصحيح آن اتفاق دارند. در رجال کشي چنين آمده است:

أجمعت العصابة على تصحيح ما يصح من هؤلاء وتصديقهم لما يقولون وأقروا لهم بالفقه، من دون أولئك الستة الذين عددناهم وسميناهم، ستة نفر: جميل بن دراج وعبد الله بن مسكان، وعبد الله بن بكير، وحماد بن عيسى، وحماد بن عثمان، وأبان بن عثمان.

رجال الکشي، ج۲، ص۶۷۳، رقم: ۷۰۵.

علاوه بر اين حماد بن عثمان توسط بزرگان علم رجال شيعه نيز توثيق شده است؛ ازجمله نجاشي او و برادرش را توثيق کرده است:

كان يسكن عرزم فنسب إليها، و أخوه عبد الله ثقتان.

رجال النجاشي، ص۱۴۳.

و شيخ طوسي مي‌گويد که او مورد اعتماد و گرانقدر بوده است؛

حماد بن عثمان الناب، ثقة، جليل القدر.

الفهرست، ص۱۱۵.

حلي نيز گويد:

و أخوه عبد الله ثقتان

همچنين گويد:

ثقة جليل القدر

الخلاصةللحلي ، ص‏۵۶

بنابراين روايت صحيح است البته روايت در خصوص معجزه پيامبر صلي الله عليه و آله درباره اطاعت درختان از حضرت، فراوان است که فقط يک مورد را ذکر کرديم همچنانکه يکي از محققين گويد:

وإطاعة الشجر لرسول الله كثير في بداية الدعوة

اطاعت ( اين نوع معجزه ) درخت از پيامبر صلي الله عليه و آله در ابتداي دعوت مردم فراوان است

السيد علي عاشور، الولاية التكوينية لآل محمد ( ع )، ص ۱۷۵

روايت دوم: خبر دادن پيامبر (ص) از حال شتر پير

روايت در خصوص شتر پيري مي‌باشد که مي‌خواستند او را نحر بکنند اما او به پيامبر صلي الله عليه و آله پناه برد و از صاحب خود شکايت کرد

محمد بن حسن صفار روايت را چنين نقل کرده است:

حدثنا أحمد بن الحسن عن علي بن فضال عن أبيه و أحمد بن محمد عن الحسن بن علي بن فضال عن عبد الله بن بكير عن زرارة عن أبي عبد الله ع قال: إن ناضحا كان لرجل من الناس فلما أسن قال بعض أصحابه لو نحرتموه فجاء البعير إلى‏ رسول‏ الله‏ ص فجعل يرغو فأرسل رسول الله ص فجعل يرغو إلى صاحبه فلما جاء قال له النبي ص إن هذا يزعم أنه كان لكم شابا حتى هرم و أنه قد نفعكم و أنكم أردتم نحره قال فقال صدق فقال رسول الله ص لا تنحروه و دعوه قال فتركوه

امام صادق عليه السلام فرمود: شخصي، شتر آبكشى داشت و چون سالخورده شد يكى از خاندانش گفت: كاش آن را نحر مي‌كرديد آن شتر نزد رسول خدا صلي الله عليه و آله آمد و فرياد مي‌کشيد ، رسول خدا صاحبش را خواست و فرمود: اين شتر مي‌پندارد که از جوانى تا كنون به شما خدمت كرده و به شما فايده رسانيده و اكنون كه پير شده مي‌خواهيد او را بكشيد آن شخص گفت شتر راست گفته. پس پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: او را نكشيد و رهايش کنيد امام فرمود: آن را رها کردند.

الصفار ، محمد بن الحسن بن فروخ (متوفاي ۲۹۰ )، بصائر الدرجات، ص ۲۷۳، تحقيق : تصحيح وتعليق وتقديم: الحاج ميرزا حسن كوچه باغي سال چاپ : ۱۴۰۴ - ۱۳۶۲ ش ناشر : منشورات الأعلمي – طهران چاپخانه : مطبعة الأحمدي - طهران

بررسي سند

اين روايت با دو طريق ذکر شده است که به بررسي يک طريق آن مي‌پردازيم

احمد بن محمد

توثيق او در روايت اول گذشت

حسن بن علي بن فضال

برخي گفته‌اند وي فطحي بود اما در آخر عمرش شيعه شده است

ابن داود در اين خصوص گويد:

كوفي يكنى أبا محمد [كش جش‏] كان فطحيا و رجع عند موته.

رجال ‏ابن‏داود، الجزءالثاني...ف باب‏الحاءالمهملة ص۴۴۱

هر چند برخي گفته‌اند او فطحي بوده است، اما ثقه بوده است

شيخ طوسي درباره او گويد:

الحسن بن علي بن فضال مولى لتيم الرباب كوفي ثقة

رجال ‏الطوسي، أصحاب‏أبي‏الحسن... باب‏الحاء، ص۳۵۴

البته علامه حلي نيز در خصوص او گويد:

روى عن الرضا عليه السلام و كان خصيصا به و كان جليل القدر عظيم المنزلة زاهدا ورعا ثقة في رواياته

از امام رضا عليه السلام نقل روايت کرده و از شاگردان خصوصي امام رضا عليه السلام بود و او جليل القدر داراي منزلت بلند، زاهد، با ورع و در در نقل روايت ثقه بوده است.

الخلاصة للحلي، ص‏۳۸

عبد الله بن بکير

وي از اصحاب اجماع مي‌باشد

کشي در اين‌باره گويد:

أجمعت العصابة على تصحيح ما يصح من هؤلاء و تصديقهم لما يقولون و أقروا لهم بالفقه

رجال ‏الكشي، ص‏۳۷۵

شيخ طوسي نيز گويد:

فطحي المذهب إلا أنه ثقة

فهرست ‏الطوسي ، ص‏۳۰۴

در رجال ابن داود نيز آمده است:

عبد الله بن بكر الشيباني [ست‏] فطحي ثقة يكنى أبا عتبة.

رجال‏ ابن‏داود [الجزءالثاني... باب‏العين ‏المهملة ص ۴۶۷

زرارة بن اعين

وي از اصحاب اجماع مي‌باشد

كشى در كتاب رجال خود، ايشان را از اصحاب اجماع مي‌داند و تصريح مي‌کند که او يکي از افرادى است كه تمام شيعيان بر تصديق رواياتي که سندش به صورت صحيح به آن‌ها برسند، اجماع دارند:

قال الكشي اجتمعت العصابة على تصديق هؤلاء الأولين من أصحاب أبي جعفر ع و أبي عبد الله ع و انقادوا لهم بالفقه فقالوا أفقه الأولين ستة زرارة و معروف بن خربوذ و بريد و أبو بصير الأسدي و الفضيل بن يسار و ...

رجال ‏الكشي ، ص‏۲۳۸

نجاشي گويد:

شيخ أصحابنا في زمانه و متقدمهم و كان قارئا فقيها متكلما شاعرا أديبا قد اجتمعت فيه خلال الفضل و الدين صادقا فيما يرويه

او از بزرگان اصحاب ما در زمان خود و پيش تاز از آنها بوده و قاري، فقيه، متکلم، شاعرو اديب بود و همه صفات برترى و فضيلت و كمال در او گرد آمده بود و در آنچه نقل مي‌کرد صادق بود.

رجال ‏النجاشي، ص‏۱۷۵

علامه حلي نيز اين مطلب را نقل کرده است

الخلاصة للحلي ، ص‏۷۶

شيخ طوسي گويد:

ثقة

رجال ‏الطوسي ، ص‏۳۳۷

اين روايت نيز همچنان که بررسي شد، معتبر است

روايت سوم: برگشتن باران با اشاره پيامبر (ص) از شهر تا مردم غرق نشوند

روايتي معتبري را کليني در اين خصوص چنين نقل مي‌کند که آنچنان باران باريد که مردم احساس کردند اگر اين باران ادامه داشته باشد، همه غرق مي‌شوند لذا پيامبر صلي الله عليه و آله به باران اشاره کرد که درون شهر نبارد.

علي بن إبراهيم عن أبيه عن ابن أبي عمير عن هشام بن الحكم‏ عن أبي عبد الله ع قال: لما استسقى رسول الله ص و سقي الناس حتى قالوا إنه الغرق و قال رسول الله ص‏ بيده‏ و ردها اللهم حوالينا و لا علينا قال فتفرق السحاب‏ فقالوا يا رسول الله استسقيت لنا فلم نسق ثم استسقيت لنا فسقينا قال إني دعوت و ليس لي في ذلك نية ثم دعوت و لي في ذلك‏ نية

امام صادق عليه السلام فرمود: هنگامى كه رسول خدا صلي الله عليه و آله طلب باران كرد و براي مردم باران آمد تا جايى كه گفتند: غرق مي‌شويم و رسول خدا (ص) با دست مبارك خود اشاره كرد و آنها ( باران) را برگرداند، و گفت: خدايا به اطراف ما باران را بفرست و بر ما نفرست، پس ابرها پراكنده شدند به حضرت عرض كردند: اى رسول خدا يك بار ديگر نيز براى ما طلب‏ باران كردى ولى باران بر ما نباريد و دومين بار كه طلب باران كردى بر ما باريد؟ (اين چگونه بود؟) فرمود: من (در اولين بار كه) دعا كردم تصميم بدان نداشتم، سپس كه دعا كردم تصميم داشتم.

كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏۲ ، ص۴۷۴ ، دار الكتب الإسلامية - تهران، چاپ: چهارم، ۱۴۰۷ ق.

اين روايت را علامه مجلسي معتبر دانسته است

الحديث الخامس: حسن كالصحيح.

مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج‏۱۲ ؛ ص۲۶، دار الكتب الإسلامية - تهران، چاپ: دوم، ۱۴۰۴ ق.

شيخ هادي نجفي نيز در موسوعة الاحاديث در خصوص سند روايت گويد:

الرواية صحيحة الإسناد

الشيخ هادي النجفي ، موسوعة أحاديث أهل البيت ( ع) ج ۳، ص ۴۲۹، دار إحياء التراث العربي للطباعة والنشر والتوزيع - بيروت - لبنان ناشر : دار إحياء التراث العربي للطباعة والنشر ، چاپ : الأولى سال چاپ : ۱۴۲۳ – ۲۰۰۲م

البته معجزات فراوان و گوناگون ديگر نيز از پيامبر صلي الله عليه و آله نقل شده است که به اين چند مورد بسنده کرديم

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات موسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر عجل الله فرجه

* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

بازگشت