درباره ما

آیا امیرمؤمنان علیه السلام، بر ابوبکر رحمت فرستاده و او را اولین و مخلص‌ترین مسلمان دانسته است؟
کد سؤال: ۱۰۴۱۹خلفا »ابوبکر »نقد ادله خلافت ( ابوبکر و ... ) از دیدگاه اهل سنت
تعداد بازدید: ۱۱۰۸
آیا امیرمؤمنان علیه السلام، بر ابوبکر رحمت فرستاده و او را اولین و مخلص‌ترین مسلمان دانسته است؟

سؤال كننده: عبد الرحمن
توضيح سؤال:

شما شيعيان اعتقاد داريد که ابوبکر، خلافت را از حضرت علي (رضي الله عنه) غصب کرده است؛ در حالي که خود حضرت علي در جاهاي مختلف از ابوبکر تمجيد کرده و او را اولين مسلمان، مخلص‌ترين مسلمان، خدا ترس، برتر از همه،‌ دلسوز نسبت به اسلام، نزديكترين شخص نسبت به رسول خدا صلي الله عليه و‌آله،‌ و ... دانسته وبرايش طلب رحمت كرده است و اين سخنان حضرت، با گفته شيعيان در غصب خلافت منافات دارد. تمجيد‌ امير مؤمنان عليه السلام از ابو بكر در اين روايت اين گونه نقل شده است:

أنا عُبَيْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ، قَالَ: نا عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ، قَالَ: نا أَبِي، قَالَ: نا أَبُو الْعَوَّامِ، قَالَ: نا عُمَرُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ الْهَاشِمِيُّ، عَنْ عَبْدِ الْمَلِكِ بْنِ عُمَيْرٍ، عَنْ أُسَيْدِ بْنِ صَفْوَانَ صَاحِبِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، قَالَ: لَمَّا تُوُفِّيَ أَبُو بَكْرٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ ارْتَجَّتِ الْمَدِينَةُ بِالْبُكَاءِ وَدُهِشَ الْقَوْمُ، كَيَوْمِ قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ فَجَاءَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ بَاكِيًا مُسْتَرْجِعًا، وَهُوَ يَقُولُ: الْيَوْمَ انْقَطَعَتْ خِلافَةُ النُّبُوَّةِ حَتَّى وَقَفَ عَلَى بَابِ الْبَيْتِ الَّذِي فِيهِ أَبُو بَكْرٍ، فَقَالَ: رَحِمَكَ اللَّهُ يَا أَبَا بَكْرٍ، كُنْتَ أَوَّلَ الْقَوْمِ إِسْلامًا وَأَخْلَصَهُمْ إِيمَانًا وَأَشَدَّهُمْ نَفْسًا، وَأَخْوَفَهُمْ لِلَّهِ، وَأَعْظَمَهُمْ غِنًى، وَأَحْوَطَهُمْ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَأَحْدَبَهُمْ عَلَى الإِسْلامِ، وَآمَنَهُمْ َعلَى أَصْحَابِهِ، أَحْسَنَهُمْ صُحْبَةً، وَأَفْضَلَهُمْ مَنَاقِبَ، وَأَكْبَرَهُمْ سَوَابِقَ، وَأَرْفَعَهُمْ دَرَجَةً، وَأَقْرَبَهُمْ مِنْ رَسُولِهِ، وَأَشْبَهَهُمْ بِهِ هَدْيًا وَخُلُقًا وَسَمْتًا وَفِعْلا، أَشْرَفَهُمْ مَنْزِلَةً، وَأَكْرَمَهُمْ عَلَيْهِ، وَأَوْثَقَهُمْ عِنْدَهُ، جَزَاكَ اللَّهُ عَنِ الإِسْلامِ وَعَنْ رَسُولِهِ وَعَنِ الْمُسْلِمِينَ خَيْرًا، صَدَّقْتَ رَسُولَ اللَّهِ حِينَ كَذَّبَهُ النَّاسُ، فَسَمَّاكَ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ صِدِّيقًا وَالَّذِي جَاءَ بِالصِّدْقِ: مُحَمَّدٌ، وَصَدَّقَ بِهِ: أَبُو بَكْرٍ...

اسيد بن صفوان مي‌گويد: زماني که ابو بکر از دنيا رفت، شهر مدينه سراسر گريه شد و همانند روزي که رسول الله از دنيا رفتند (به شهادت رسيدند)، مردم بي‌تاب شدند. علي بن ابي طالب در حالي که گريه مي‌کرد و انا لله وانا اليه راجعون مي‌گفت، آمد و فرمود: امروز جانشيني نبوت به پايان رسيد، حضرت آمدندند تا اين که جلوي درب خانه‌اي که جنازه ابوبکر در آن بود، ايستاده و فرمودند: خدا تو را رحمت کند اي ابوبکر، تو اولين کسي بودي که اسلام آوردي و از نظر ايمان خالص‌ترين مردم بودي و داراي نفس قوي بودي و از همه خدا ترس‌تر بودي و از نظر روحي و معنوي از همه برتر بودي و نسبت به رسول الله ، بيش از ديگران احتياط مي نمودي و از همه نسبت به اسلام دلسوزتر بودي و امين ترين فرد براي اصحاب رسول الله بودي و بهترين همراه پيامبر بودي و برترين مردم و با فضيلت ترين آنها بودي و بيشترين سابقه را در بين صحابه داشتي و بالاترين درجه را در بين صحابه داشتي و نزديک‌ترين شخص به پيامبر بودي و شبيه‌ترين مردم به پيامبر از حيث هدايت و اخلاق و کردار بودي و شريف‌ترين منزلت را در بين صحابه داشتي و در نزد پيامبر مورد اعتمادترين فرد بودي خدا از طرف اسلام و رسولش و مسلمين به تو جزاي خير دهد. وقتي رسول خدا را تصديق کردي که مردم او را تکذيب کردند؛ پس خدا تو را در کتاب خودش صديق ناميد و کسي که کلام صدق را آورد پيامبر بود و کسي که او را تصديق کرد ابوبکر بود....

اللالكائي ، أبو القاسم هبة الله بن الحسن بن منصور (متوفاى۴۱۸هـ) ، شرح أصول اعتقاد أهل السنة والجماعة من الكتاب والسنة وإجماع الصحابة ، ج ۷، ص ۱۲۹۶-۱۲۹۷، تحقيق : د. أحمد سعد حمدان ، ناشر : دار طيبة - الرياض ۱۴۰۲هـ

الترمذي، محمد بن علي بن الحسن ابوعبد الله الحكيم (متوفاى۳۶۰هـ)، نوادر الأصول في أحاديث الرسول صلي الله عليه وسلم ج ۳، ص ۱۴۲، تحقيق: عبد الرحمن عميرة، ناشر: دار الجيل - بيروت - ۱۹۹۲م.

الهيثمي، ابوالحسن نور الدين علي بن أبي بكر (متوفاى ۸۰۷ هـ)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد ج ۹، ص ۴۷-۴۸، ناشر: دار الريان للتراث/‏ دار الكتاب العربي - القاهرة، بيروت ۱۴۰۷هـ.

السيوطي، جلال الدين أبو الفضل عبد الرحمن بن أبي بكر (متوفاى۹۱۱هـ)، جامع الاحاديث (الجامع الصغير وزوائده والجامع الكبير) ج ۱۳، ص ۵۸ طبق برنامه الجامع الكبير.

حال سؤال اين است كه آيا اين روايت با سند صحيح و معتبر در منابع اهل سنت نقل شده است؟

نقد و بررسي:

در كتابهاي اهل سنت براي بسياري از اصحاب رسول خدا صلي الله عليه وآله فضيلت‌هايي نقل شده و مقاماتي براي آن‌ها شمرده شده است؛ اما طبيعتا زماني مي‌توان فضيلتي را پذيرفت كه بر اساس مباني و موازين علمي به اثبات برسد، در غير اين صورت ارزش علمي نخواهد داشت.

روايت فوق نيز از اين قاعده مستثني نيست، از اين رو در اين مقاله سند و متن روايت مذكور را بررسي مي‌نماييم.

پاسخ اول: ضعف سند روايت:

اين روايت دو سند دارد که بعضي از افراد موجود در آن‌ها را علماي اهل سنت به شدت تضعيف کرده‌اند:

سند اول:

سند اول اين روايت كه در ابتداي مقاله ذكر شد اين است:

أنا عُبَيْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ، قَالَ: نا عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ، قَالَ: نا أَبِي، قَالَ: نا أَبُو الْعَوَّامِ، قَالَ: نا عُمَرُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ الْهَاشِمِيُّ، عَنْ عَبْدِ الْمَلِكِ بْنِ عُمَيْرٍ، عَنْ أُسَيْدِ بْنِ صَفْوَانَ صَاحِبِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، قَالَ: لَمَّا تُوُفِّيَ أَبُو بَكْرٍ ...

در اين سند دو نفر وجود دارد که در ذيل نظرات علماي اهل سنت پيرامون آنها مي آيد:

۱. عمر بن ابراهيم بن خالد القرشي الهاشمي:

خطيب بغدادي در باره او مي‌نويسد:

وكان غير ثقة يروي المناكير

أحمد بن محمد بن سعيد قال عمر بن إبراهيم ضعيف

عمر بن ابراهيم غير قابل اعتماد است و روايات منکر را نقل مي‌کند.

احمد بن محمد بن سعيد گفته: عمر بن ابراهيم ضعيف است.

أحمد بن علي أبو بكر الخطيب البغدادي تاريخ بغداد، ج ۱۱، ص ۲۰۲ الوفاة: ۴۶۳ ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت -

شمس الدين ذهبي در باره او مي‌نويسد:

عمر بن إبراهيم أبو حفص يعرف بالكرديّ مولى بني هاشم كان غير ثقة.

وقال أحمد بن محمد بن عقدة الحافظ ضعيف.

عمر بن ابراهيم، غير قابل اعتماد، ضعيف است.

الذهبي الشافعي، شمس الدين ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاى ۷۴۸ هـ)، تاريخ الإسلام ووفيات المشاهير والأعلام ج ۱۶، ص ۲۹۵، تحقيق : د. عمر عبد السلام تدمرى ، ناشر : دار الكتاب العربي - لبنان/ بيروت، الطبعة : الأولى، ۱۴۰۷هـ - ۱۹۸۷م

ايشان در کتاب ديگر خود به نقل از دارقطني و خطيب بغدادي مي‌گويد:

قال الدارقطني كذاب خبيث وقال الخطيب غير ثقة.

عمر بن ابراهيم بسيار دروغگو و خبيث است و قابل اعتماد نيست.

شمس الدين محمد بن أحمد الذهبي ميزان الاعتدال في نقد الرجال ج ۵، ص ۲۱۷ الوفاة: ۷۴۸ ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - ۱۹۹۵ ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : الشيخ علي محمد معوض والشيخ عادل أحمد عبدالموجود

ابن حجر عسقلاني نيز سخن دار قطني و خطيب بغدادي را در تضعيف عمر بن ابراهيم نقل كرده است:

وقال الدارقطني كذاب خبيث وقال الخطيب غير ثقة .

دارقطني مي‌گويد: کذاب و خبيث است و خطيب مي‌گويد که قابل اعتماد نيست.

العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (متوفاى۸۵۲ هـ)، لسان الميزان ج ۴، ص ۲۸۰، تحقيق: دائرة المعرف النظامية - الهند، ناشر: مؤسسة الأعلمي للمطبوعات - بيروت، الطبعة: الثالثة، ۱۴۰۶هـ ۱۹۸۶م

وي در جاي ديگر در مورد اصل روايت مي‌گويد:

وروى بن ماجة في التفسير وأبو زكريا في طبقات أهل الموصل وغير واحد من طريق عمر بن إبراهيم الهاشمي أحد المتروكين ...

در سنن ابن ماجه بخش تفسير و ابو زکريا در کتاب طبقات اهل موصل و ديگران از طريق عمر بن ابراهيم هاشمي که علما روايت او را ترک کرده‌اند، نقل کرده است که ...

العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (متوفاى۸۵۲هـ)، الإصابة في تمييز الصحابة ج ۱، ص ۸۱، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولى، ۱۴۱۲هـ - ۱۹۹۲م

هيثمي همين روايت را نقل مي‌کند و مي‌گويد:

رواه البزار وفيه عمر بن إبراهيم الهاشمي وهو كذاب.

بزار اين روايت را نقل کرده است و در سند آن عمر بن ابراهيم هاشمي است که او کذاب است.

الهيثمي، ابوالحسن نور الدين علي بن أبي بكر (متوفاى ۸۰۷ هـ)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد ج ۹، ص ۴۸، ناشر: دار الريان للتراث/‏ دار الكتاب العربي - القاهرة، بيروت ۱۴۰۷هـ

۲. اسيد بن صفوان:

ذهبي در ديگر کتاب خود در باره اين روايت و راوي ديگر آن مي‌گويد:

حدثنا عمر بن إبراهيم الهاشمي عن عبد الملك بن عمير عن أسيد بن صفوان صاحب النبي صلى الله عليه وسلم قال لما توفي أبو بكر ارتجت المدينة بالبكاء وجاء علي باكيا مسترجعا ثم أثنى عليه فساق أربعين سطرا يشهد القلب بوضع ذلك وأسيد مجهول.

هنگامي که ابوبکر از دنيا رفت، مدينه از شدت گريه به لرزه افتاد، علي عليه السلام گريه کنان در حالي که آيه انا لله و انا اليه راجعون را مي‌خواند آمد سپس او را ستايش کرد و ... چهل سطر پيرامون ابوبكر سخن گفت. ذهبي در ادامه مي گويد قلب من شهادت مي دهد که اين روايت جعلي است و اسيد - راوي روايت- نيز مجهول الحال است.

الذهبي الشافعي، شمس الدين ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاى ۷۴۸ هـ)، ميزان الاعتدال في نقد الرجال ج ۵ ص ۲۱۷، تحقيق: الشيخ علي محمد معوض والشيخ عادل أحمد عبدالموجود، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، ۱۹۹۵م

بنابراين از نظر ذهبي هم راوي سند مجهول است و هم متن روايت جعلي است و در نتيجه اين روايت قابل اعتماد نمي باشد.

سند دوم:

اين روايت با سند ديگري نيز در کتب اهل سنت آمده است که در آن سند هم اسيد بن صفوان موجود است که سخنان علماي رجال اهل سنت در تضعيف و شرح حال وي گذشت. سند ديگرش اين است:

وحدثني عمر بن أيوب السقطي، قال: حدثنا الحسن بن عرفة، قال: حدثنا يحيى بن مسعود، قال: حدثني أبو حفص العبدي، عن عبد الملك ابن عمير، عن أَسِيد بن صفوان صاحب رسول الله ...

أبي بكر محمد بن الحسين الآجري الشريعة ج ۵، ص ۲۳۴۳ الوفاة: ۳۶۰هـ ، دار النشر : دار الوطن - الرياض / السعودية - ۱۴۲۰ هـ - ۱۹۹۹ م ، الطبعة : الثانية ، تحقيق : الدكتور عبد الله بن عمر بن سليمان الدميجي

پس هر دو سند روايت از اعتبار ساقط است.

پاسخ دوم: نظر واقعي اميرمؤمنان عليه السلام در باره ابوبکر:

با چشم پوشي از ضعف سندي، باز هم روايت فوق قابل پذيرش نيست؛ زيرا با روايات صحيح السند و قطعي اهل سنت در تعارض است.

به عنوان نمونه صحيح مسلم که از نظر اهل سنت، يکي از صحيح‌ترين کتاب‌ها بعد از قرآن است، نظر امير المؤمنين عليه السلام نسبت به ابوبکر را چنين روايت مي كند:

فقال أبو بَكْرٍ قال رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم ما نُورَثُ ما تركنا صَدَقَةٌ فَرَأَيْتُمَاهُ كَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا. ...

ابوبکر گفت:‌ رسول الله فرمود: من از خود ارثي به جا نمي‌گذارم و هرچه که بعد از من باقي بماند از اموال صدقه است، عمر به امير مؤمنان عليه السلام و عباس گفت: نظر شما در باره ابوبکر اين بود که او دروغگو، گناهکار، حيله‌گر، و خائن است.

النيسابوري القشيري ، ابوالحسين مسلم بن الحجاج (متوفاى۲۶۱هـ)، صحيح مسلم ج ۳، ص ۱۳۷۸، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت.

در کتاب صحيح بخاري که براي اهل سنت صحيح‌ترين کتاب بعد از قرآن است آمده است که اميرمؤمنان عليه السلام ابوبکر را مستبد مي داند:

وَلَكِنَّكَ اسْتَبْدَدْتَ عَلَيْنَا بِالْأَمْرِ .

البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاى۲۵۶هـ)، صحيح البخاري ج ۴، ص ۱۵۴۹، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، ۱۴۰۷ ۱۹۸۷.

بنابراين، روايت مورد استناد شما با اين روايات صحيح السند در تعارض است و اين روايات چون در صحيح‌ترين کتاب‌هاي اهل سنت آمده است، بر روايت مورد نظر شما مقدم مي‌شود.

نتيجه نهائي

از آن چه بيان شد نتايج ذيل به دست مي‌آيد:

اولا: روايت مورد سؤال ، از نظر سندي ضعيف است؛

ثانيا: اين روايت با روايات صحيح السند ديگري که در منابع اهل سنت آمده (که نظر اميرمؤمنان عليه السلام در باره ابوبکر را نقل کرده‌اند)، در تضاد است و در نهايت از درجه اعتبار ساقط است و مورد قبول نيست.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف)

* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

بازگشت