درباره ما |
کد سؤال: ۱۰۳۹۶ | احکام فقهی »نماز »وضو | تعداد بازدید: ۱۴۲۸ |
دانلود فايل با فرمت PDF-متن و تصاوير دانلود فايل با فرمت PDF- فقط متن براي ديدن تصاوير، با کيفيت اصلي بر روي آن ها کليک نمائيد سؤال کننده: جابر حسيني يکي از موارد اختلاف ميان شيعيان واهل سنت کيفيت وضو گرفتن است؛ مثل مسح کردن پا و يا شستن آن. ميخواستم اين مسأله را روشن کنيد که پيامبر اسلام و امير مؤمنان عليهما السلام ، همانند شيعه وضو مي گرفتند يا به روش اهل سنت.؟ اگر روايات صحيح اهل سنت را بررسي کنيد ممنون مي شويم تا اين مسأله براي جواناني همانند بنده، روشن شود. آيهي وضو که در قرآن کريم به صورت بسيار روشن اعمال وضو را بيان کرده است و طبق آن، صورت و دستها شسته مي شود، و سر و پاها مسح ميگردد. برخي علماي اهل سنت همانند ابن حزم، تصريح کرده اند که حکم قرآن مسح است و ذيل اين آيه روش بزرگان صحابه از جمله اميرمؤمنان عليه السلام، ابن عباس و برخي ديگر را نقل کرده که قائل به مسح بوده است. از ديدگاه روايات نيز در منابع اهل سنت از جمله مسند احمد بن حنبل، مصنف ابن ابي شيبه و سنن ابن ماجه و ديگر منابع معتبر آنها روايات صحيح ذکر شده است که رسول خدا صلي الله عليه وآله و امير مؤمنان عليهما السلام، در هنگام وضو گرفتن سر و پاهاي مبارک شان را مسح مي کرده اند؛ بنابراين، وضوي شيعيان مطابق روش و سيره آن بزرگواران است. اين روايات توسط محققان و علماي اهل سنت تصحيح شده است. برخي رواياتي که معارض اين موضوع هستند، يا از نظر سند مشکل دارند و يا در مقام تعارض با قرآن و روايات صحيح و معتبري که ذکر ميشود، تاب مقاومت ندارند و عملکرد خود صحابه نيز نشانگر بطلان اين روايات معارض است. «وضو» يكي از واجبات مهم اسلامي است كه انجام فريضهي نماز، بدون آن و يا بدل (تيمم) آن و يا غسل، صحيح نبوده و مورد قبول خداوند متعال نيست. خداوند متعال در قرآن كريم کيفيت وضو و غسل را چنين بيان کرده است: يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَ أَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرافِقِ وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ وَ إِنْ كُنْتُمْ جُنُباً فَاطَّهَّرُوا وَ إِنْ كُنْتُمْ مَرْضى أَوْ عَلى سَفَرٍ أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغائِطِ أَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَ فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَيَمَّمُوا صَعيداً طَيِّباً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَ أَيْديكُمْ مِنْهُ ما يُريدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَ لكِنْ يُريدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَ لِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (مائده/۶) «اى كسانى كه ايمان آوردهايد! هنگامى كه به نماز مىايستيد، صورت و دستها را تا آرنج بشوييد! و سر و پاها را تا مفصل [برآمدگى پشت پا] مسح كنيد! و اگر جنب باشيد، خود را بشوييد (و غسل كنيد)! و اگر بيمار يا مسافر باشيد، يا يكى از شما از محل پستى آمده [قضاى حاجت كرده]، يا با آنان تماس گرفته (و آميزش جنسى كردهايد)، و آب (براى غسل يا وضو) نيابيد، با خاك پاكى تيمم كنيد! و از آن، بر صورت [پيشانى] و دستها بكشيد! خداوند نمىخواهد مشكلى براى شما ايجاد كند بلكه مىخواهد شما را پاك سازد و نعمتش را بر شما تمام نمايد شايد شكر او را بجا آوريد!» در كيفيت انجام وضو، ميان مسلمانان اختلاف نظر وجود دارد و يكي از موارد اختلاف، چگونگي مسح يا شستن پاها است. ديدگاه شيعيان بر اساس اين آيه و روايات صحيح پيامبر و اهل بيت عليهم السلام اين است كه در وضو، پاها مسح ميشود؛ زيرا عامل كلمهي «ارجلَكم»، «فاغسلوا» است و كلمهي «وَ أَرْجُلَكُمْ» بر محل كلمهي «رؤسِكم» كه محلاً منصوب ميباشد، عطف شده است؛ در اين صورت معناي آيه چنين ميشود : «سر و پاهاي تان را مسح كنيد» و در نتيجه حكم سر و پاها، مسح كردن است. از طرف ديگر، تعدادي از روايات صحيح شيعه كه از پيامبر صلي الله عليه وآله و اهل بيت معصوم آن حضرت وارد شده، همين برداشت و نظريهي شيعه را تأييد ميكنند و بيانگر اين نكته هستند كه خود آن حضرات نيز به همين روش وضو ميگرفته اند. بنابراين، عمل شيعه طبق نظر قرآن و روش پيامبر و اهل بيت آن حضرت است. تعدادي از روايات اهل بيت عليهم السلام را كه بر مسح پاها دلالت دارند، در فايل جدا به اين آدرس تحقيق كرديم: آيا طبق روايات شيعه، هنگام وضو پاها شسته ميشود يا مسح ميگردد؟
اما ديدگاه تعدادي اهل سنت (نه همه آنها) اين است كه پاها در وضو شسته ميشود. عمده دليل آنها اين است كه در اين آيه، كلمه «وارجلَكم» مفعول براي كلمه «فاغسلوا» است كه در جملهي قبل از آن آمده است. يعني آنها عامل «ارجلكم» را «فاغسلوا» ميدانند، نه «وامسحوا» كه در خود همان جمله است. ابن حزم از علماي سرشناس اهل سنت، در پاسخ برداشت نادرست اين عده ميگويد: مَسْأَلَةٌ وأما قَوْلُنَا في الرِّجْلَيْنِ فإن الْقُرْآنَ نَزَلَ بِالْمَسْحِ (وَامْسَحُوا برؤوسكم ((برءوسكم)) وَأَرْجُلَكُمْ) وَسَوَاءٌ قرىء (قرئ) بِخَفْضِ اللاَّمِ أو بِفَتْحِهَا هِيَ على كل حَالٍ عَطْفٌ على الرؤوس (الرءوس) إمَّا على اللَّفْظِ وإما على الْمَوْضِعِ لاَ يَجُوزُ غَيْرُ ذلك لأنه لاَ يَجُوزُ أَنْ يُحَالَ بين الْمَعْطُوفِ وَالْمَعْطُوفِ عليه بِقَضِيَّةٍ مُبْتَدَأَةٍ وَهَكَذَا جاء عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ نَزَلَ الْقُرْآنُ بِالْمَسْحِ يَعْنِي في الرِّجْلَيْنِ في الْوُضُوءِ وقد قال بِالْمَسْحِ على الرِّجْلَيْنِ جَمَاعَةٌ من السَّلَفِ منهم عَلِيُّ بن أبي طَالِبٍ وابن عَبَّاسٍ وَالْحَسَنُ وَعِكْرِمَةُ وَالشَّعْبِيُّ وَجَمَاعَةٌ وغيرهم (غيرهم) وهو قَوْلُ الطَّبَرِيِّ . اما سخن ما در حکم پاها اين است که در قرآن مسح پاها نازل شده است [يعني آنچه از قرآن به دست مي آيد، اين است که بايد پاها را مسح کشيد.]. کلمه «ارجلکم» چه اين که لام آن مجرور باشد (ارجلِکم) و چه با فتحه باشد (ارجلَکم)، در هر دو صورت عطف بر کلمه «رؤوس» است ؛ اين عطف يا به لفظ است يا بر محل [اگر به واژه رؤوس عطف شود، از آنجايي که اعراب اين کلمه مجرور است (رؤوسِکم)، ارجلکم را نيز بايد مجرور بخوانيم (ارجلِکم) و اگر به محل رؤوس عطف شود، از آنجاي که واژه «رؤوس» در جايگاه مفعول قرار دارد، و اعراب مفعول نيز منصوب است، ارجلکم را نيز بايد منصوب بخوانيم (ارجلَکم)] و جز اين صحيح نيست؛ زيرا جايز نيست که ميان معطوف و معطوف عليه يک قضيه جديد مطرح شود. و از ابن عباس نيز اين چنين نقل شده است که قرآن کريم حکم پاها را در وضو، مسح بيان کرده است. گروهي از پيشنيان همانند علي بن ابي طالب [عليه السلام]، ابن عباس، حسن بصري، عکرمه، شعبي و گروهي و غير آنها، قائل به مسح پاها بوده اند و اين قول طبري است. الظاهري، علي بن أحمد بن سعيد بن حزم أبو محمد (متوفاي۴۵۶هـ)، المحلى، ج ۲، ص ۵۶، تحقيق: لجنة إحياء التراث العربي، دار النشر: دار الآفاق الجديدة – بيروت، طبق برنامه الجامع الكبير. طبق روايات صحيحي كه در منابع معتبر اهل سنت نقل شده، رسول خدا صلي الله عليه وآله و امير مؤمنان و عده اي صحابه، همانند شيعه وضو ميگرفته اند. در اين نوشتار، اين روايات را همراه با اسكن كتاب ها به محضر خوانندگان گرامي تقديم ميكنيم: سيره و روش رسول خدا صلي الله عليه وآله در وضو از طريق چندين نفر از صحابه نقل شده؛ ما در اين جا جهت رعايت اختصار به ذكر چند طريق بسنده ميكنم. احمد بن حنبل در كتاب «مسند» از امير مؤمنان عليه السلام نقل كرده است كه رسول خدا صلي الله عليه وآله روي پاي شان را مسح ميكردند: ۷۳۷ حدثنا عبد اللَّهِ حدثني أبي ثنا وَكِيعٌ ثنا الأَعْمَشُ عن أبي إِسْحَاقَ عن عبد خَيْرٍ عن عَلِىٍّ رضي الله عنه قال كنت أَرَى ان بَاطِنَ الْقَدَمَيْنِ أَحَقُّ بِالْمَسْحِ من ظَاهِرِهِمَا حتى رأيت رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم يَمْسَحُ ظَاهِرَهُمَا. «عبد خير از علي عليه السلام نقل كرده كه آن حضرت فرمود: من گمان داشتم باطن (كف) پاها سزاوارتر به مسح كردن از روي آن است، تا اين كه ديدم رسول خدا صلي الله عليه وآله روي هر دو پا را مسح ميكردند.» الامام احمد بن حنبل، مسند أحمد بن حنبل، ج ۱، ص ۹۵، تحقيق: شعيب الارنوط- عادل مرشد، مؤسسة الرسالة. محققان اين كتاب، «شعيب الارنؤط و عادل مرشد»، در پاورقي اين روايت تصحيح را كردند و متن عبارت چنين است: (۱) حديث صحيح بمجموع طرقه. «يعني اين روايت با در نظر گرفتن همه طرقش صحيح است.»
در كتاب «مصنف» ابن ابيشيبه، روايت اين گونه آمده است: ۱۸۳ حدثنا وَكِيعٌ عَنِ الأَعْمَش عن أبي إِسْحَاقَ عن عبد خَيْرٍ عن عَلِيٍّ قال لو كان الدِّينُ بِرَأْيٍ كان بَاطِنُ الْقَدَمَيْنِ أَحَقَّ بِالْمَسْحِ على ظَاهِرِهِمَا وَلَكِنْ رَأَيْت رَسُولَ اللهِ صلي الله عليه وسلم مَسَحَ ظَاهِرَهُمَا. «علي عليه السلام فرمود: اگر دين با رأي و نظر باشد، مسح کشيدن كف پاها سزاوارتر از مسح بر روي آن دو است. ولي رسول خدا صلي الله عليه وآله را ديدم كه بر روي آن دو مسح ميكردند.» ابن أبي شيبة، عبد الله بن محمد، مصنف ابن أبي شيبة، ج ۱، ص ۲۵، تحقيق : حمد بن عبد الله الجمعه، محمد ابراهيم الحيدان، مكتبة الرشد.
نويسندهي «كتاب الفوائد»، از ابن عباس وضوي پيامبر صلي الله عليه وآله را چنين نقل كرده است: ۳۷۸ – حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ غَالِبٍ، قَالَ: حَدَّثَنِي عَبْدُ الصَّمَدِ، قَالَ: ثنا وَرْقَاءُ، عَنْ زَيْدِ بْنِ أَسْلَمَ، عَنْ عَطَاءِ بْنِ يَسَارٍ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ: أَلَا أُحَدِّثُكُمْ بِوُضُوءِ النَّبِيِّ قَالَ: فَمَضْمَضَ مَرَّةً مَرَّةً، وَاسْتَنْشَقَ مَرَّةً مَرَّةً، وَغَسَلَ وَجْهَهُ مَرَّةً، وَيَدَيْهِ مَرَّةً، وَمَسَحَ بِرَأْسِهِ وَرِجْلَيْهِ. «عطاء بن يسار نقل ميكند كه ابن عباس گفت: آيا براي شما از وضو گرفتن رسول خدا صلي الله عليه وآله خبر ندهم؟ ابن عباس گفت: پيامبر دو مرتبه با آب، دهانش را شست، دو مرتبه آب در بيني انداخت، يك مرتبه صورت و يك مرتبه دستهايش را شست. آنگاه سر و پاهايش را مسح كرد.» الشافعي، محمد بن عبد الله بن إبراهيم (متوفاي۳۵۴هـ)، كتاب الفوائد (الغيلانيات)، ج ۴ ، ص ۳۶۴، تحقيق: حلمي كامل أسعد عبد الهادي، دار النشر: دار ابن الجوزي - السعودية / الرياض، ، الطبعة: الأولى ۱۴۱۷هـ - ۱۹۹۷م محقق كتاب، در پاورقي سند روايت را صحيح ميداند. به نقل ابن ماجه، رفاعه بن رافع نيز كيفيت وضوي رسول خدا صلي الله عليه وآله را نقل كرده است: ۴۶۰ حدثنا محمد بن يحيى ثنا حَجَّاجٌ ثنا هَمَّامٌ ثنا إسحاق بن عبد اللَّهِ بن أبي طَلْحَةَ حدثني عَلِيُّ بن يحيى بن خَلَّادٍ عن أبيه عن عَمِّهِ رِفَاعَةَ بن رَافِعٍ أَنَّهُ كان جَالِسًا عِنْدَ النبي صلى الله عليه وسلم فقال إِنَّهَا لَا تَتِمُّ صَلَاةٌ لِأَحَدٍ حتى يُسْبِغَ الْوُضُوءَ كما أَمَرَهُ الله تَعَالَى يَغْسِلُ وَجْهَهُ وَيَدَيْهِ إلى الْمِرْفَقَيْنِ وَيَمْسَحُ بِرَأْسِهِ وَرِجْلَيْهِ إلى الْكَعْبَيْنِ. «يحيي بن خلاد از عمويش رفاعه نقل كرده است كه وي نزد رسول خدا صلي الله عليه وآله نشسته بود آن حضرت فرمود: نماز هيچ فردي كامل و صحيح نيست جز اين كه اعمال وضو را همانگونه كه خداوند متعال دستور داده، انجام دهد؛ صورتش را بشويد و دستهايش را نيز با آرنج ها بشويد، و سرش را مسح کند و پاهايش را تا بر آمدگي پا مسح نمايد.» القزويني، محمد بن يزيد أبو عبدالله (الوفاة: ۲۷۵ق) سنن ابن ماجه، ج ۱، ص ۲۹۱، تحقيق: شعيب الارنؤط، عادل مرشد، محمد كامل، مؤسسة الرساله. شعيب الارنؤط، محقق اين كتاب، سند اين روايت را در پاورقي تصحيح كرده است: (۱) اسناده صحيح.
الباني نيز اين روايت را در تعليقه خود بر سنن ابن ماجه، تصحيح كرده است:
ابو داود در «سنن» خود نيز اين روايت را نقل كرده ومحقق اين كتاب، روايت را تصحيح كرده است:
و الباني نيز در تعليقه خود بر سنن ابو داود، اين روايت را صحيح ميداند:
دارمي نيز اين روايت را در كتابش آورده و محقق كتاب سندش را صحيح ميداند: خليفه سوم اهل سنت نيز كيفيت وضوي پيامبر صلي الله عليه وآله را نقل كرده و تصريح كرده است كه ايشان پاها را مسح ميكرده اند. اين روايت از چند طريق نقل شده است: اين روايت در مسند احمد با سند معتبر اين گونه آمده است: ۴۸۷ حدثنا عبد اللَّهِ حدثني أبي ثنا بن الأشجعي ثنا أبي عن سُفْيَانَ عن سَالِمٍ أبي النَّضْرِ عن بُسْرِ بن سَعِيدٍ قال أتى عُثْمَانُ الْمَقَاعِدَ فَدَعَا بِوَضُوءٍ فَتَمَضْمَضَ وَاسْتَنْشَقَ ثُمَّ غَسَلَ وَجْهَهُ ثَلاَثاً وَيَدَيْهِ ثَلاَثاً ثَلاَثاًثُمَّ مَسَحَ بِرَأْسِهِ وَرِجْلَيْهِ ثَلاَثاً ثَلاَثاً ثُمَّ قال رأيت رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم هَكَذَا يَتَوَضَّأُ يا هَؤُلاَءِ أَكَذَاكَ قالوا نعم لِنَفَرٍ من أَصْحَابِ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم عِنْدَهُ «بسر بن سعيد ميگويد: عثمان در جايگاه وضو نشست و گفت آب بياوريد تا وضو بگيرم. آنگاه دهانش را شست و آب در بيني اش کرد پس از آن، سه مرتبه صورت و دستهايش را شست. سپس سر و پاهايش را سه مرتبه مسح كرد. پس از آن گفت: رسول خدا صلي الله عليه وآله را ديدم كه اين گونه وضو ميگرفت. اي مردم آيا وضوي ايشان همچنين بود؟ گفتند: بلي. عثمان اين سخن را براي تعدادي از اصحاب رسول خدا كه نزد وي بودند، گفت.» الامام احمد بن حنبل، مسند أحمد بن حنبل، ج ۱، ص ۵۲۳، تحقيق: شعيب الارنوط- عادل مرشد، مؤسسة الرسالة. محقق در پاورقي سند اين روايت را «حسن» ميداند و مينويسد: (۱) اسناده حسن.
از حمران بن ابان با سند معتبر نقل شده است که عثمان پايش را مسح ميکرد و تصريح مي کرد که وضوي رسول خدا صلي الله عليه وآله همين گونه بود: ۵۶ حدثنا محمد بن بِشْرٍ قال حدثنا سَعِيدُ بن أبي عَرُوبَةَ عن قَتَادَةَ عن مُسْلِمِ بن يَسَارٍ عن حُمْرَانَ قال دَعَا عُثْمَانَ بِمَاءٍ فَتَوَضَّأَ ثُمَّ ضَحِكَ فقال ألا تَسْأَلُونِي مِمَّا أَضْحَكُ قالوا يا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ما اضحكك قال رَأَيْت رَسُولَ اللهِ صلى الله عليه وسلم تَوَضَّأَ كما تَوَضَّأْت فَمَضْمَضَ وَاسْتَنْشَقَ وَغَسَلَ وَجْهَهُ ثَلاَثًا وَيَدَيْهِ ثَلاَثًا وَمَسَحَ بِرَأْسِهِ وَظَهْرِ قَدَمَيْهِ. سر و روي پاهاي خود را مسح کرده است. مصنف ابن أبي شيبة، ج ۱، ص ۱۶ اين روايت در مسند احمد و مسند بزار نيز نقل شده است: الشيباني، ابوعبد الله أحمد بن حنبل (متوفاى۲۴۱هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج ۱، ص ۵۸، ناشر: مؤسسة قرطبة – مصر. البزار، ابوبكر أحمد بن عمرو بن عبد الخالق (متوفاى۲۹۲ هـ)، البحر الزخار (مسند البزار) ج ۲، ص ۷۴، تحقيق: د. محفوظ الرحمن زين الله، ناشر: مؤسسة علوم القرآن، مكتبة العلوم والحكم - بيروت، المدينة الطبعة: الأولى، ۱۴۰۹ هـ. هيثمي از علماي رجال اهل سنت، پس نقل روايت، مي گويد: رواه البزار ورجاله رجال الصحيح وهو في الصحيح باختصار اين روايت را بزار نقل کرده و راويان سندش راويان صحيح است... مجمع الزوائد، ج ۱، ص ۲۲۹ سيوطي بعد از نقل روايت مي نويسد: (حم، والبزار حل ، ع ، وصحَّح) اين روايت را احمد بن حنبل، بزار، ابو نعيم در حليه الاولياء و ابو يعلي روايت کرده اند و روايت تصحيح شده است. السيوطي، جلال الدين أبو الفضل عبد الرحمن بن أبي بكر (متوفاى۹۱۱هـ)، جامع الاحاديث (الجامع الصغير وزوائده والجامع الكبير)، ج ۱۵، ص ۱۹۷، طبق برنامه الجامع الكبير. ابن خزيمه نيز به نقل از شقيق بن سلمه از عثمان روايت کرده است که وي پاي خود را مسح کرد و مي گفت: وضوي رسول خدا صلي الله عليه وآله چنين بود: ۱۵۱ أخبرنا أبو طاهر نا أبو بكر نا يعقوب بن إبراهيم الدورقي حدثنا خلف بن الوليد حدثنا إسرائيل عن عامر بن شقيق عن شقيق بن سلمة عن عثمان بن عفان أنه توضأ فغسل وجهه ثلاثا واستنشق ثلاثا ومضمض ثلاثا ومسح برأسه وأذنيه ظاهرهما وباطنهما ورجليه ثلاثا وخلل لحيته وأصابع الرجلين وقال هكذا رأيت رسول الله صلى الله عليه وسلم يتوضأ. شقيق بن سلمه نقل كرده که عثمان بن عفان وضو گرفت، سه مرتبه صورتش را شست، سه مرتبه آب در بيني کرد و سه مرتبه دهانش را با آب شست، آنگاه سر، ظاهر و باطن دو گوش و پاهاي خود را سه مرتبه مسح نمود ... و گفت: اين چنين ديدم که رسول خدا صلي الله عليه وسلم وضو مي گرفت. ابن خزيمة السلمي النيسابوري، أبو بكر محمد بن إسحاق بن خزيمة (متوفاى۳۱۱هـ) ، صحيح ابن خزيمة، ج ۱، ص ۷۸، تحقيق : د. محمد مصطفى الأعظمي ، ناشر : المكتب الإسلامي - بيروت – ۱۳۹۰هـ – ۱۹۷۰م اين روايت نيز از نظر سند صحيح است و در کتاب صحيح ابن خزيمه نقل شده که خودش در مقدمه در باره اعتبار کتاب مينويسد: مختصر المختصر من المسند الصحيح عن النبي صلى الله عليه وسلم بنقل العدل عن العدل موصولا إليه صلى الله عليه وسلم من غير قطع في أثناء الإسناد ولا جرح في ناقلي الأخبار التي نذكرها بمشيئة الله تعالى. مختصري از مختصر روايات مسند صحيح از رسول خدا صلي الله عليه وسلم را به نقل راويان عادل، از عادل تا به پيامبر صلي الله عليه وآله مي رسد بدون اين که در سند قطع صورت گرفته باشد و بدون اين که راويان سند جرحي داشته باشد، به خواست خداوند، ذکر مي کنم. صحيح ابن خزيمة، ج ۱، ص ۳ تا اينجا به شهادت برخي از صحابه ثابت شد كه رسول خدا صلي الله عليه وآله پاهاي مبارك را در وضو مسح ميكرده اند. هرچند روايات فراوان است، اما به همين مقدار اكتفا ميكنيم. امير مؤمنان عليه السلام نيز يكي از افرادي هستند كه عمل، سيره و روش ايشان براي شيعه و اهل سنت حجت است. آن حضرت نيز همانند پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله، پاهاي مبارك را در هنگام وضو، مسح ميكردهاند. احمد بن حنبل در كتاب «مسند» خود روايت ذيل كه وضوي امير مؤمنان عليه السلام را بيان ميكند، چنين آورده است: ۱۳۶۶ حدثنا عبد اللَّهِ حدثني أبو خَيْثَمَةَ وثنا إِسْحَاقُ بن إِسْمَاعِيلَ قَالاَ ثنا جَرِيرٌ عن مَنْصُورٍ عن عبد الْمَلِكِ بن مَيْسَرَةَ عَنِ النَّزَّالِ بن سَبْرَةَ قال صَلَّيْنَا مع علي رضي الله عنه الظُّهْرَ فَانْطَلَقَ إلى مَجْلِسٍ له يَجْلِسُهُ في الرَّحَبَةِ فَقَعَدَ وَقَعَدْنَا حَوْلَهُ ثم حَضَرَتِ الْعَصْرُ فَأُتِىَ بِإِنَاءٍ فَأَخَذَ منه كَفًّا فَتَمَضْمَضَ وَاسْتَنْشَقَ وَمَسَحَ بِوَجْهِهِ وَذِرَاعَيْهِ وَمَسَحَ بِرَأْسِهِ وَمَسَحَ بِرِجْلَيْهِ ... «نزال بن سبره ميگويد: همراه علي [عليه السلام] نماز ظهر را خوانديم، حضرت در جايگاه خودش در ميدان کوفه رفت و ما هم دور بر ايشان نشستيم تا اين كه وقت نماز عصر فرا رسيد. براي آن حضرت آب وضو آوردند. ايشان كفي از آب برداشت و دهانش را شست. و بيني اش را شست و صورت و دستهايش را مسح كرد و سر و پاهايش را نيز مسح كرد. ...» مسند أحمد بن حنبل، ج ۱، ص ۱۵۹ محقق كتاب، سند اين روايت را صحيح ميداند و در پاورقي تصريح ميكند: (۱) اسناده صحيح. طيالسي نيز اين روايت را در كتابش با اندكي تفاوت چنين آورده است: ۱۴۸ حدثنا أبو داود قال حدثنا شعبة قال أخبرني عبد الملك بن ميسرة قال سمعت النزال بن سبرة يقول صلى علي الظهر في الرحبة ثم جلس في حوائج الناس حتى حضرت العصر ثم أتى بكوز من ماء فصب منه كفا فغسل وجهه ويديه ومسح على رأسه ورجليه ... «نزال بن سبره ميگويد: علي [عليه السلام] در ميدان کوفه نماز ظهر خواند، سپس نشست تا به مشكلات مردم رسيدگي نمايد تا اين كه وقت نماز عصر فرا رسيد. سپس كوزهي از آب را آوردند از اين آب كفي ريخت صورت و دستهايش را شست و سر و پاهايش مسح كشيد....» مسند الطيالسي، ج ۱، ص ۲۲ محقق كتاب (محمد بن عبد المحسن تركي) سند روايت را صحيح ميداند و مينويسد: (۲) حديث صحيح، اخرجه احمد و... به گزارش طحاوي، عبد خير يکي از ياران امير مؤمنان عليه السلام ميگويد ايشان هنگام وضو گرفتن، روي پايش را مسح كردند: حدثنا أبو أُمَيَّةَ قال ثنا محمد بن الأَصْبَهَانِيِّ قال أنا شَرِيكٌ عن السُّدِّيِّ عن عبد خَيْرٍ عن عَلِيٍّ رضي الله عنه أَنَّهُ تَوَضَّأَ فَمَسَحَ على ظَهْرِ الْقَدَمِ وقال لَوْلاَ أَنِّي رَأَيْت رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم فَعَلَهُ لَكَانَ بَاطِنُ الْقَدَمِ أَحَقَّ من ظَاهِرِهِ. «عبد خير بن يزيد از علي عليه السلام نقل كرده كه ايشان در وضو، روي پايش مسح كشيد و فرمود: اگر نديده بودم كه رسول خدا صلي الله عليه وآله چنين مي كردند، هر آينه کف پا براي مسح كردن سزاوار تر از پشت پا بود.» الطحاوي الحنفي، ابوجعفر أحمد بن محمد بن سلامة (متوفاى۳۲۱هـ) ، شرح معاني الآثار، ج ۱، ص ۳۵، تحقيق : محمد زهري النجار ، ناشر : دار الكتب العلمية - بيروت ، الطبعة : الأولى ، ۱۳۹۹م
همانطوري که ملاحظه شد، بر اساس روايات صحيحي که در منابع اهل سنت آمده است، پيامبر صلي الله عليه وآله و امير مؤمنان عليه السلام پاهاي شان را در وضو مسح مي نمودند يعني همان حکمي که به اعتراف برخي از علماي اهل سنت از آيه ششم سوره مائده به دست مي آمد. شيعيان نيز بر اساس قرآن و به تأسي از اين بزرگواران در وضو قائل به مسح پا هستند و شستن پاها را در وضو جايز نمي دانند. در ادامه به نقد و بررسي روايات شستن پا در وضو مي پردازيم. در مقابل روايات بالا، منابع اهل سنت روايات ديگري نيز از اميرمؤمنان، ابن عباس و عثمان نقل کرده اند که از شستن پاها در وضو حکايت دارند و عکس مطالب فوق اثبات ميشود. ابن ابي شيبه کوفي مينويسد: ۵۴ حدثنا أبو الأَحْوَصِ عن أبي إِسْحَاقَ عن أبي حَيَّةَ قال رَأَيْت عَلِيًّا تَوَضَّأَ فَأَنْقَى كَفَّيْهِ ثُمَّ غَسَلَ وَجْهَهُ ثَلاَثًا وَذِرَاعَيْهِ ثَلاَثًا وَمَسَحَ بِرَأْسِهِ ثُمَّ غَسَلَ قَدَمَيْهِ إلَى الْكَعْبَيْنِ ثُمَّ قام فَشَرِبَ فَضْلَ وَضُوئِهِ ثُمَّ قال إنَّمَا أَرَدْت أَنْ أُرِيَكُمْ طُهُورَ رسول اللهِ صلى الله عليه وسلم ابو حيه ميگويد: من علي [عليه السلام] را ديدم که وضو ميگرفت، دو کف دستش را شست سپس سه مرتبه صورت و دستانش را شست و سرش را مسح نمود پس از آن دو پايش را تا بر آمدگي شست سپس برخاست باقي مانده آب وضويش را نوشيد و فرمود: خواست من اين بود که نحوه ي وضو گرفتن رسول خدا صلي الله عليه وآله را به شما نشان دهم. إبن أبي شيبة الكوفي، ابوبكر عبد الله بن محمد (متوفاى۲۳۵ هـ)، الكتاب المصنف في الأحاديث والآثار، ج ۱، ص ۱۶، تحقيق: كمال يوسف الحوت، ناشر: مكتبة الرشد - الرياض، الطبعة: الأولى، ۱۴۰۹هـ. در نگاه اول، اين روايت با رواياتي که در محور قبل بيان شد، در تناقض است؛ اما يکي از شرط هاي تناقض اين است که هر دو روايت از نظر اعتبار در يک سطح باشند؛ اما در اين جا بدين گونه نيست؛ زيرا روايات قبل از نظر سندي معتبر بودند اما رواياتي که در ادامه مي آيد، علاوه بر اين که مخالف با قرآن هستند از نظر سند ضعيف هستند. در اين سند اين روايت، يک نفر تضعيف شده است. اين راوي را علماي رجال اهل سنت به «مدلس» (يعني که کسي روايات را تدليس مي کند)، توصيف کرده اند؛ و با توجه به بار منفي که تدليس دارد، نميتوان روايت او را مورد پذيرش قرار داد. مبارکفوري درباره مدلس بودن وي مي نويسد: ومن التابعين الذين كانوا موصوفين بالتدليس معروفين به قتادة ... وعمرو بن عبد الله السبيعي. از جمله تابعاني که به تدليس توصيف شده و معروف بوده اند، قتاده ... و عمرو بن عبد الله (اسم ابو اسحاق است) سبيعي بودند. المباركفوري، أبو العلا محمد عبد الرحمن بن عبد الرحيم (متوفاى۱۳۵۳هـ) ، تحفة الأحوذي بشرح جامع الترمذي، ج ۱، ص ۱۹، دار الكتب العلمية – بيروت. ابن ملقن نيز مينويسد: وأبو إسحاق السبيعي كان مدلسًا. ابو اسحاق سبيعي مدلس بوده است. الأنصاري الشافعي، سراج الدين أبي حفص عمر بن علي بن أحمد المعروف بابن الملقن، (متوفاي ۸۰۴هـ) البدر المنير في تخريج الأحاديث والأثار الواقعة في الشرح الكبير، ج ۳، ص ۶۳۴، تحقيق: مصطفي ابوالغيط و عبدالله بن سليمان وياسر بن كمال، ناشر: دار الهجرة للنشر والتوزيع - الرياض-السعودية، الطبعة: الاولى، ۱۴۲۵هـ-۲۰۰۴م. مبارکفوري در چندين مورد، بعد از نقل روايت او تصريح ميکند که وي مدلس بوده است: قلت في إسناده أبو إسحاق السبيعي وهو مدلس. تحفة الأحوذي، ج ۳، ص ۷۰ در جاي ديگر بر مدلس بودن او تصريح کرده و اضافه بر آن ميگويد: در آخر عمرش خلط کرده است: قوله (حديث بن عباس حديث غريب) وفي إسناده أبو إسحاق السبيعي وهو مدلس ورواه عن عبد الله بن سعيد بالعنعنة ومع هذا فقد اختلط باخره. تحفة الأحوذي، ج ۳، ص ۵۱۳ عبد الله بن محمد اصفهاني بعد از نقل دو روايت از وي، مي گويد او بسيار تدليس ميکرده و روايتش را تضعيف نموده است: بعد دراسة إسناد هذا الحديث تبين أنه بهذا الإسناد ضعيف لأن فيه أبو إسحاق السبيعي مدلس مكثر من التدليس. پس از بررسي سند اين روايت، روشن ميشود که با اين سند، روايت ضعيف است؛ زيرا در سند آن ابو اسحاق سبيعي مدلس است وبسيار تدليس ميکرده است. الأصبهاني، عبد الله بن محمد بن جعفر بن حيان (متوفاي ۳۶۹ق)، أخلاق النبي وآدابه، ج ۱، ص ۳۱۳ – ۳۱۶، تحقيق : صالح بن محمد الونيان، دار النشر : دار المسلم للنشر والتوزيع، ، الطبعة : الأولى ۱۹۹۸ و در جاي ديگر نيز همين عبارت را دارد: بعد دراسة إسناد هذا الحديث تبين أنه بهذا الإسناد ضعيف لأن فيه علي بن عابس ضعفه العلماء وكذا أبو إسحاق السبيعي مدلس وهو كثير التدليس ولم يصرح بالسماع. بعد از بررسي سند، روشن شد که اين سند ضعيف است؛ زيرا در سند آن علي بن عابس قرار دارد و علما آن را تضعيف کرده اند و همچنين ابو اسحاق سبيعي مدلس است و تدليس او بسيار است ... أخلاق النبي وآدابه، ج ۳، ص ۷۲ الباني وهابي که وهابيان از او به عنوان [محمد بن اسماعيل] بخاري دوران ياد مي کنند، در بحث سندي پيرامون روايتي که ابو اسحاق سبيعي در سندش قرار د ارد، چنين مي گويد: قلت : وهذا إسناد ضعيف... أما الإسناد ؛ فله علتان : .... والأخرى : عنعنة أبي إسحاق الهمداني - واسمه عمرو بن عبد الله السبيعي - ؛ فإنه مدلس أيضاً ، وقد كان اختلط، مي گويم: سند اين رايت ضعيف است.... اما ضعف سند آن دو جنبه اشکال دارد: ... اشکال ديگر، معنعن بودن روايت از ابو اسحاق است. [منظور از معنعن يعني راوي روايت را با لفظ «عن» روايت را از راوي قبل نقل کرده و تصريح به شنيدن روايت نکرده است]، اسم وي عمرو بن عبد الله سبيعي است؛ زيرا او نيز مدلس است و دچار اختلال حواس شد [روايت ها را تشخيص نمي داد]. الألباني، محمد ناصر الدين ، سلسلة الأحاديث الضعيفة والموضوعة وأثرها السيئ في الأمة، ۸/ ۳۰۴، دار النشر : دار المعارف، الرياض - الممكلة العربية السعودية، الطبعة : الأولى، سنة الطبع : ۱۴۱۲ هـ / ۱۹۹۲ م حکم تدليس نيز از نظر علماي اهل سنت روشن است. خطيب بغدادي اقوال علما را در مذمت تدليس اين گونه آورده است: قال شعبة بن الحجاج التدليس أخو الكذب ... سمعت شعبة يقول التدليس في الحديث أشد من الزنا ولأن أسقط من السماء أحب الي من ان ادلس... وقال ثنا جدي قال سمعت الحسن بن علي يقول سمعت أبا أسامة يقول خرب الله بيوت المدلسين ما هم عندي الا كذابون... حماد بن زيد يقول التدليس كذب... شعبه گفته است: تدليس برادر دروغ است. .. به نقل ديگر شعبه گفته است: تدليس کردن در روايت، بدتر از زنا است. اگر من از آسمان سقوط کنم برايم آسان تر است از اين که تدليس کنم. ابو اسامه ميگفت: خداوند خانه هاي مدلسين را خراب کند، در نزد آنها جز دروغ چيزي ديگري نيست. حماد بن زيد ميگفت: تدليس همان دروغ است. البغدادي، ابوبكر أحمد بن علي بن ثابت الخطيب (متوفاى۴۶۳هـ)، الكفاية في علم الرواية، ج ۱، ص ۳۵۵، تحقيق: ابوعبدالله السورقي، إبراهيم حمدي المدني، ناشر:المكتبة العلمية - المدينة المنورة. علاوه بر تضعيف سند، بر فرضي که حتي روايت فوق معتبر باشد، با روايات صحيح ديگري که مسح پا را توسط اميرمؤمنان عليه السلام بيان ميکنند، در تعارض است. ابن ابي شيبه روايت ديگري را در باره وضوي اميرمؤمنان عليه السلام چنين آورده است: ۵۵ حدثنا شَرِيكٌ عن خَالِدِ بن عَلْقَمَةَ عن عبد خَيْرٍ عن عَلِيٍّ قال تَوَضَّأَ فَمَضْمَضَ ثَلاَثًا وَاسْتَنْشَقَ ثَلاَثًا من كَفٍّ وَاحِدٍ وَغَسَلَ وَجْهَهُ ثَلاَثًا ثُمَّ أَدْخَلَ يَدَهُ في الرَّكْوَةِ فَمَسَحَ رَأْسَهُ وَغَسَلَ رِجْلَيْهِ ثُمَّ قال هذا وضوء (وضوؤ) نَبِيِّكُمْ صلى الله عليه وسلم. عبد خير بن يزيد از حضرت علي عليه السلام نقل کرده است که ايشان وضو گرفت و سه مرتبه آب در دهان انداخت و با يک کف آب، سه مرتبه استنشاق (آب در بيني) کرد. سه مرتبه صورت را شست و سپس دستش را داخل ظرف آب برد و پس از آن، سرش را مسح کرده و پاهايش را شست و سپس فرمود: اين وضوي پيامبر شما بود. مصنف ابن أبي شيبة، ج ۱، ص ۱۶ همانطور که گذشت، به اعتراف علماي اهل سنت همچون «ابن حزم آندلسي» حکم خداوند در قرآن مسح کشيدن بر پاها است. بنابراين اين روايت اولا با قرآن در تناقض است و ثانيا باروايت صحيح ديگري که از (عبد خير) نقل شد، در تعارض مي باشد زيرا در آن روايت تصريح شده بود که ايشان در وضو پاي شان را مسح مي کردند و روايات صحيح ديگري که نقل شده، نيز همين مضمون را تأييد مي کند. عبد الرزاق صنعاني روايت ديگري را از طريق اهل بيت عليهم السلام نقل کرده است که امير مؤمنان عليه السلام پاي مبارک را در وضو شسته اند: عَنِ ابْنِ جُرَيْجٍ، قَالَ: أَخْبَرَنِي مَنْ أُصَدِّقُ، أَنَّ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيِّ بْنِ حُسَيْنٍ، أَخْبَرَهُ قَالَ: أَخْبَرَنِي أَبِي، عَنْ أَبِيهِ، قَالَ: دَعَا عَلِيٌّ بِوَضُوءٍ فَقُرِّبَ لَهُ " فَغَسَلَ كَفَّيْهِ ثَلاثَ مَرَّاتٍ قَبْلَ أَنْ يُدْخِلَهُمَا فِي وَضُوئِهِ، ثُمَّ مَضْمَضَ ثَلاثًا، وَاسْتَنْشَقَ ثَلاثًا، ثُمَّ غَسَلَ وَجْهَهُ ثَلاثًا، ثُمَّ غَسَلَ يَدَهُ الْيُمْنَى إِلَى الْمِرْفَقِ ثَلاثًا، ثُمَّ الْيُسْرَى كَذَلِكَ، ثُمَّ مَسَحَ بِرَأْسِهِ مَسْحَةً وَاحِدَةً، ثُمَّ غَسَلَ رِجْلَهُ الْيُمْنَى إِلَى الْكَعْبَيْنِ ثَلاثًا، ثُمَّ الْيُسْرَى كَذَلِكَ، ثُمَّ قَامَ قَائِمًا، فَقَالَ لِي: نَاوِلْنِي، فَنَاوَلْتُهُ الإِنَاءَ الَّذِي فِيهِ فَضْلُ وَضُوئِهِ فَشَرِبَ مِنْ فَضْلِ وَضُوئِهِ قَائِمَا فَعَجِبْتُ، فَلَمَّا رَآنِي عَجِبْتُ، قَالَ: لا تَعْجَبْ، فَإِنِّي رَأَيْتُ أَبَاكَ النَّبِيَّ يَصْنَعُ مِثْلَ مَا رَأَيْتَنِي أَصْنَعُ، ... از امام حسين عليه السلام نقل شده است که علي عليه السلام آب وضويي خواست و آب را برايش آوردند. حضرت سه مرتبه دو دستش را شست قبل از اين که وارد وضو شود. سپس سه مرتبه آب در دهان انداخت، و سه مرتبه آب در بيني کرد و پس از آن سه مرتبه صورتش را شست و دست راستش را سه مرتبه تا آرنج شست و دست چپ را نيز همينگونه شست. و يک مرتبه سرش را مسح کرد و پس از آن، سه مرتبه پاي راستش را تا بر آمدگي شست و پاي چپ را نيز همين گونه شست و سپس ايستاد و فرمود: ظرف آب را به من بدهيد. من ظرف آب را به حضرت دادم. از آب باقي مانده نوش جان کرد. من تعجب کردم وقتي تعجب مرا ديد، فرمود: تعجب نکنيد زيرا من پدرت رسول خدا صلي الله عليه وآله را ديدم همين کار را انجام داد که من انجام دادم. الصنعاني، أبو بكر عبد الرزاق بن همام (متوفاي۲۱۱هـ)، المصنف، ج ۱، ص ۴۰، تحقيق : حبيب الرحمن الأعظمي، دار النشر: المكتب الإسلامي – بيروت، الطبعة : الثانية ۱۴۰۳ اين روايت هماننى روايت قبل، اولا با قرآن در تناقض است و ثانيا باروايات صحيح ديگري که از امير مؤمنان عليه السلام پيرامون وضوي پيامبر صلي الله عليه وآله نقل شده است در تعارض مي باشد. از ابن عباس نيز روايتي نقل کرده اند که پايش را در وضو شسته است: ۱۴۰ حدثنا محمد بن عبد الرَّحِيمِ قال أخبرنا أبو سَلَمَةَ الْخُزَاعِيُّ مَنْصُورُ بن سَلَمَةَ قال أخبرنا بن بِلَالٍ يَعْنِي سُلَيْمَانَ عن زَيْدِ بن أَسْلَمَ عن عَطَاءِ بن يَسَارٍ عن بن عَبَّاسٍ أَنَّهُ تَوَضَّأَ فَغَسَلَ وَجْهَهُ ثم أَخَذَ غَرْفَةً من مَاءٍ فَمَضْمَضَ بها وَاسْتَنْشَقَ ثُمَّ أَخَذَ غَرْفَةً من مَاءٍ فَجَعَلَ بها هَكَذَا أَضَافَهَا إلى يَدِهِ الْأُخْرَى فَغَسَلَ بِهِمَا وَجْهَهُ ثُمَّ أَخَذَ غَرْفَةً من مَاءٍ فَغَسَلَ بها يَدَهُ الْيُمْنَى ثُمَّ أَخَذَ غَرْفَةً من مَاءٍ فَغَسَلَ بها يَدَهُ الْيُسْرَى ثُمَّ مَسَحَ بِرَأْسِهِ ثُمَّ أَخَذَ غَرْفَةً من مَاءٍ فَرَشَّ على رِجْلِهِ الْيُمْنَى حتى غَسَلَهَا ثُمَّ أَخَذَ غَرْفَةً أُخْرَى فَغَسَلَ بها رِجْلَهُ يَعْنِي الْيُسْرَى ثُمَّ قال هَكَذَا رأيت رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم يَتَوَضَّأُ. عطاء بن يسار ميگويد: ابن عباس وضو گرفت، صورتش را شست، سپس مشتي از آب گرفت دهانش را آب کشيد و آب در بيني کرد. سپس مشتي ديگري برداشت همين کار را انجام داد و بر دست ديگرش ريخت و با دو دستش صورتش را شست. پس از آن مشتي آب برداشت دست راست را شست و با کف آب ديگر دست چپ را شست. آنگاه سرش را مسح کرد و کفي از آب بر پاي راست ريخت تا اين که او را شست و با کف ديگر آب پاي چپ را شست. پس از اتمام آن گفت: همچنين ديدم که رسول خدا صلي الله عليه وآله وضو ميگرفت. البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاى۲۵۶هـ)، صحيح البخاري، ج ۱، ص ۶۵، تحقيق: د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، ۱۴۰۷ - ۱۹۸۷. ابن ابي شيبه و ابن ماجه از ابن عباس نقل کرده اند که ايشان شستن پا را انکار کرده و مسح را موافق کتاب خدا ميداند: ۱۹۹ حدثنا بن عُلَيَّةَ عن رَوْحِ بن الْقَاسِمِ عن عبد اللهِ بن مُحَمَّدِ بن عَقِيلٍ عن الرُّبَيِّعِ ابْنَةِ مُعَوِّذِ بن عَفْرَاءَ قالت أَتَانِي بن عَبَّاسٍ فَسَأَلَنِي عن هذا الحديث تَعْنِي حَدِيثَهَا الذي ذَكَرَتْ أنها رَأَتْ النبي صلى الله عليه وسلم تَوَضَّأَ وَأَنَّهُ غَسَلَ رِجْلَيْهِ قالت فقال بن عَبَّاسٍ أَبَى الناس إِلاَّ الْغَسْلَ وَلاَ أَجِدُ في كِتَابِ اللهِ إِلاَّ الْمَسْحَ. ربيع دختر معوذ بن عفرا مي گويد: ابن عباس نزد من آمد و از اين روايت سؤال کرد. مقصود ربيع اين روايت بود که رسول خدا صلي الله عليه وآله را مشاهده کرد که در وضو پاهاي مبارکش را شسته است. ربيع مي گويد: ابن عباس گفت: مردم جز شستن را انجام نميدهند، در حالي که من در کتاب خدا جز مسح، حکم ديگري نمي يابم. إبن أبي شيبة الكوفي، ابوبكر عبد الله بن محمد (متوفاى۲۳۵ هـ)، الكتاب المصنف في الأحاديث والآثار، ج ۱، ص ۲۷، تحقيق: كمال يوسف الحوت، ناشر: مكتبة الرشد - الرياض، الطبعة: الأولى، ۱۴۰۹هـ. القزويني، ابوعبدالله محمد بن يزيد (متوفاى۲۷۵هـ)، سنن ابن ماجه، ج ۱، ص ۱۵۶، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار الفكر - بيروت. سند اين روايت نيز معتبر است. آقاي احمد بن ابوبکر کناني بعد از نقل روايت مي نويسد: هذا إسناد حسن رواه ابن أبي شيبة في مصنفه. سند اين روايت حسن است که آن را ابن ابي شيبه در کتاب مصنف خودش نقل کرده است. الكناني، أحمد بن أبي بكر بن إسماعيل (متوفاي۸۴۰هـ)، مصباح الزجاجة في زوائد ابن ماجه، ج ۱، ص ۶۶، تحقيق: محمد المنتقى الكشناوي، دار النشر: دار العربية – بيروت، الطبعة: الثانية ۱۴۰۳ از ابن عباس روايات ديگري نيز نقل شده است که ايشان قائل به مسح پا بوده اند نه شستن آن. عبد الرزاق صنعاني روايت ديگر را چنين گزارش کرده است: ۴۵ عَبْدُ الرَّزَّاقِ، عَنْ مَعْمَرٍ، عَنْ قَتَادَةَ، عَنْ جَابِرِ بْنِ زَيْدٍ أَوْ عِكْرِمَةَ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ: " افْتَرَضَ اللَّهُ غَسْلَتَيْنِ وَمَسْحَتَيْنِ، أَلا تَرَى أَنَّهُ ذَكَرَ التَّيَمُّمَ؟ فَجَعَلَ مَكَانَ الْغَسْلَتَيْنِ مَسْحَتَيْنِ، وَتَرَكَ الْمَسْحَتَيْنِ ". قَالَ مَعْمَرٌ: وَقَالَ رَجُلٌ لِمَطَرٍ الْوَرَّاقِ، مَنْ كَانَ يَقُولُ الْمَسْحُ عَلَى الرِّجْلَيْنِ؟ قَالَ: فُقَهَاءُ كَثِيرٌ. جابر يا عکرمه از ابن عباس نقل کرده اند که گفت: خداوند متعال دو شستن و دو مسح کردن را واجب کرده است. آيا نميبيني که خداوند تيمم را ذکر کرده است؟ به جاي دو شستن دو مسح را قرار داده و دو مسح را رها کرده است. معمر گفته است: شخصي به مطر وراق گفت: چه کسي قائل به مسح پا است؟ گفت: فقهاي زياد بر اين مطلب قائل هستند. مصنف عبد الرزاق، ج ۱، ص ۱۹ در روايت ديگر ابن عباس گفته است: ۵۵ عبد الرزاق عن بن جريج قال أخبرني عمرو بن دينار أنه سمع عكرمة يقول قال بن عباس الوضوء مسحتان وغسلتان. عکرمه نقل کرده که ابن عباس گفت: وضو دو تا مسح و دو تا شستن دارد. مصنف عبد الرزاق، ج ۱، ص ۱۹ در قسمت شرح وضوي رسول خدا صلي الله عليه وآله در اين نوشتار از طريق عطاء بن يسار به نقل از ابن عباس بيان شد که آن حضرت پاي مبارکش را مسح کرده اند؛ اما اين روايت معارض، شستن را بيان مي کند و با هم تعارض دارند. و ثابت کرديم که اين روايت توسط محقق کتاب تصحيح شده است. از مجموع روايات ابن عباس، به دست مي آيد که رسول خدا صلي الله عليه وآله در وضو پاهاي شان را مسح مي کردند. از عثمان نيز روايتي نقل کرده اند که وي پايش را ميشسته است. ۴۸۹ حدثنا عبد اللَّهِ حدثني أبي ثنا يَعْقُوبُ ثنا أبي عَنِ بن إِسْحَاقَ حدثني محمد بن إبراهيم بن الحرث التيمي عن مُعَاذِ بن عبد الرحمن التيمي عن حُمْرَانَ بن أَبَانَ مولى عُثْمَانَ بن عَفَّانَ قال رأيت عُثْمَانَ بن عَفاَّنَ دَعَا بِوَضُوءٍ وهو على بَابِ الْمَسْجِدِ فَغَسَلَ يَدَيْهِ ثُمَّ مَضْمَضَ وَاسْتَنْشَقَ وَاسْتَنْثَرَ ثُمَّ غَسَلَ وَجْهَهُ ثَلاَثَ مَرَّاتٍ ثُمَّ غَسَلَ يَدَيْهِ إلى الْمِرْفَقَيْنِ ثَلاَثَ مَرَّاتٍ ثُمَّ مَسَحَ بِرَأْسِهِ وَأَمَرَّ بِيَدَيْهِ على ظَاهِرِ أُذُنَيْهِ ثُمَّ مَرَّ بِهِمَا على لِحْيَتِهِ ثُمَّ غَسَلَ رِجْلَيْهِ إلى الْكَعْبَيْنِ. حمران بن ابان غلام عثمان بن عفان گفته است: من عثمان را ديدم که آب وضو خواست در حالي که او دم در مسجد بود. دستانش را شست، آب در دهان کرد و استنشاق کرد. پس از آن صورتش را سه بار شست و سپس دستانش را تا آرنج سه مرتبه شست و پس از آن سر خود را مسح نمود و دستش را بر گوشهاي خود کشيد و آن را به ريش خود کشيد سپس دو پاي خود را تا کعبين شست. مسند أحمد بن حنبل، ج ۱، ص ۶۸ هيثمي بعد از نقل روايت، آن را رجال سندش را موثق ميداند: قلت رواه أحمد وهو في الصحيح باختصار ورجاله موثقون. الهيثمي، ابوالحسن علي بن أبي بكر (متوفاى۸۰۷ هـ)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج ۱، ص ۲۲۹، ناشر: دار الريان للتراث/ دار الكتاب العربي - القاهرة، بيروت – ۱۴۰۷هـ. اين روايت، علاوه بر تعارض با قرآن، با روايات ديگر که در ابتداي مقاله ذيل عنوان «بررسي وضوي پيامبر صلي الله عليه وآله»، به نقل از عثمان بيان کرديم، در تعارض است. روايات صحيحي كه از منابع اهل سنت نقل شد، ثابت ميکنند که رسول خدا صلي الله عليه وآله و امير مؤمنان عليه السلام در وضو پاهاي مبارک شان را مسح مي کرده اند. اما رواياتي که خلاف اين مطلب را گفته اند؛ اولا: اکثر آنها از نظر سند تضعيف شده اند؛ ثانيا: بر فرض صحت سند، با قرآن و روايات صحيح ديگر در تعارض هستند و توان مقابله با آنها را ندارند. ونکته مهم اين که برخي از اين روايات معارض، از يک نفر نقل شده است. همانند روايات حمران بن ابان که وضوي عثمان را حکايت ميکنند. ثالثا: همانطوري که گذشت، تعدادي از صحابه پيامبر صلي الله عليه وآله از جمله اميرمؤمنان، ابن عباس، و تابعين وفقهاي بسياري از اهل سنت قائل به مسح کشيدن بر پا بودند. بنابراين، هر فرد مسلمان وظيفه دارد که طبق دستور قرآن، سنت پيامبر و اهل بيت عليهم السلام عمل نمايند.
موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف)
|